Sunday, January 3, 2010


گزارشی از تجمع مادران عزادار در پارک لاله88/10/5


شنبه ۲ ژانویهٔ ۲۰۱۰


با پوزش از دوستان عزیزی که گزارش های ما را دنبال می کنند ، در هفته ای که گذشت به دلیل اختلالات اینترنتی نتوانستیم گزارش هفتگی را در وبلاگ درج کنیم وگزارش دو هفته با هم به اطلاع دوستان می رسد .
شنبه 5 دیماه مصادف با روز تاسوعا است و به نظر نمی رسد تعداد زیادی از مادران بتوانند به پارک بیایند ولی در ناباوری ماموران نیروی انتظامی و لباس شخصی درست ساعت 5 بعدازظهر تعداد زیادی از مادران دور آب نمای پارک لاله جمع می شوند ودر سکوت حرکت می کنند ، بلافاصله در حالی که به جمع مادران اضافه می شود اتوموبیل های پلیس اطراف را محاصره می کنند و بعد از یک دورکامل راهپیمایی آرام مادران راه را سد کرده و با احترام از مادران می خواهند که پارک را ترک کنند . یکی از ماموران پلیس می گوید سریع بروید تا لباس شخصی ها نیامده اند ، دلمان نمی خواهد آنها شما را اذیت کنند . مادری می گوید اگر به اعمال آنها انتقاد یا اعتراض دارید چرا مانع نمی شوید مامور پلیس در حالی که سر به زیر دارد می گوید نمی توانیم . لباس شخصی ها از راه می رسند جمع به بیرون از پارک هدایت می شوند بیرون پارک تقاطع آمیرآباد بلوار ، لباس شخصی ها شروع به تکرار اراجیف همیشگی خود می کنند جالب اینکه اصرار دارند که ما بسیجی هستیم و می گویند پلیس نمی تواند شما را متفرق کند ولی ما بسیجی ها می توانیم یکی از آنان می گوید نه ! ما نیروی خودسر هستیم و همه با هم می خندند و به مادران توهین می کنند 

یکی از مادران می گوید برای ما فرقی نمی کند که شما کی هستید و از کجا آمده اید فقط یک لحظه فکر کنید چه کسی شما را به دنیا آورده و به این قد و قواره کرده ! این قدر قدرت خودتان را به رخ مادران نکشید خجالت بکشید و بروید 

یکی از مادران تلفن می زند که ما یک گروه 30 نفره کنار آب نما هستیم و هیچ پلیسی هم نیست ولی دیگر به بقیه اجازه ورود به پارک را نمی دهند . گروهی از در اصلی پارک – بلوار کشاورز، می خواهند داخل شوند که مورد ضرب و شتم لباس شخصی ها قرار می گیرند و در نهایت سه گروه حدود 30 نفره نمی توانند به هم ملحق شوند وهمبستگی خود را با مادران عزادار و مادرانی که فرزند در بند دارند با یک دقیقه سکوت و تکرار خواسته هایشان اعلام کنند 


شنبه 12 دیماه 88

طبق معمول تعدادی ازمادران زود تر از ساعت 5 بعدازظهر آمده اند و در گوشه و کنار پارک نشسته اند تا سر ساعت 5 به کنار آب نما بیایند . ساعت 5 بعدازظهر است در یک لحظه تعداد زیادی از مادران کنار هم قرار می گیرند و شروع به راه رفتن می کنند هیچ مامور و ماشین پلیسی نیست . از هر طرف مردم میایند که به جمع ملحق شوند ، سر و کله دو مامور پلیس و تعداد کمتری از لباس شخصی های همیشگی پیدا می شود ولی ساکت و آرام بدون کلام راه را بر مادران می بندند و مادران را از پارک خارج می کنند . تعداد مادران لحظه به لحظه بیشتر می شود ، تصمیم می گیرند در خیابان امیرآباد به صورتی آرام و بدون شعار راهپیمایی کنند ماموران لباس شخصی با فاصله ، مادران را تعقیب می کنند . همه مردمی که شاهد این صحنه ها هستند می دانند که مادران چه می خواهند و گاه با بوق های ممتد اتوموبیل شان مادران را همراهی می کنند  

هفته هاست که نیروهای امنیتی چه لباس شخصی ، چه پلیس و چه خودسر به قول خودشان نمی گذارند ، تجمع آرام و صلح آمیز مادران عزادار برگزار شود ولی هر هفته مادران جدیدی شتابان به پارک لاله می آیند چرا که هر هفته تعداد دستگیری های جوانان و حتی مادران بیشتر می شود و پارک لاله و اطراف آن به میعادگاهی برای زنان و مادران دردمند تبدیل شده که به هم دلداری دهند و همدردی کنند ،که از هم کسب تجربه کنند و با هم تجدید میثاق کنند و برای آزادی زندانیان عقیدتی و محاکمه علنی و عادلانه آمران و عاملان کشتارهای فرزندان ملت تلاش کنند 


ارسال شده توسط madarane azadar در ۲۱:۳۹

No comments:

Post a Comment