Wednesday, February 10, 2010

مهین فهیمی و فروغ میرزایی آزاد شدند

نوشته ای از شکوفه منتظری دختر مهین فهیمی: هنوز تو قطارم . مثل خلسه بود شنیدن صدای ماما مهینم. میخندید و صدای خنده اش جهان را زیبا میکرد 
-------------------------------
گزارش زیر از ندای سبر آزادی

ایجاد شده در: 02/09/2010 - 22:45 

بنا به اخباری که از مقابل زندان اوین به ندای سبز آزادی رسیده، شامگاه سه شنبه فروغ میرزایی، وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر، و مهین فهیمی، از مادران صلح، آزاد شدند.

فروغ میرزایی همسر روزبه کریمی (روزنامه نگار و عضو سازمان دانش آموختگان ایران) است. این زوج چند روز پس از عاشورا دستگیر شدند. با گذشت پنج هفته از آن روز، خانم میرزایی آزاد شده اما آقای کریمی همچنان در بند است.

مهین فهیمی، دیگر آزاد شده سه شنبه شب، فردای عاشورا همراه با پسرش امید منتظری در حمله عوامل کودتا به خانه اش دستگیر شد. وی همسر حمید منتظری از قربانیان اعدام های سال شصت و هفت است.

خانم فهیمی در شرایطی از اوین آزاد می شود که پسرش در هفته های اخیر تحت فشار شدید بازجویان بوده و در نمایش موسوم به دادگاه متهمان حوادث عاشورا (دهم بهمن ماه) نیز حاضر شده است
.

مادرانی که درغیاب فرزندان سیاسی شدند

تاریخ انتشار: ۲۰ بهمن ۱۳۸۸, ساعت ۳:۱۸ بعد از ظهر
یاسمن تهرانی

شبکه جنبش راه سبز(جرس):انتظار طولانی مادران برای فرزندانی که در بند دارند و حضور پیوسته در دادگاه انقلاب، دادسرا و زندان اوین و آشنایی با خانواده های سایر زندانیان در این راهروها، بتدریج شیوه زندگی مادران را تغییر داده است و غیر سیاسی ترین زنان را از حریم امن خانه به حضور در عرصه سیاست کشانده است.

این روزها مادران را همه جا می توانید بینید، جلوی زندان اوین یا در انتظار آزادی و یا ملاقات فرزند؛ دادسرای اوین؛ دادگاه انقلاب که به دنبال فرزند می گردند و یا منتظر دادگاهش هستند. پدران هم هستند. اما برای مادران این ماجراها اتفاق و تجربه ای متفاوت است. این مادران از طبقات متفاوتی هستند، جنوب شهر، بالای شهر، بیسواد، کم سواد، تحصیلکرده، مرفه و بی بضاعت. با وجود این تنوع، از هر طبقه و گروهی که باشند همان مادرانی هستند که دیده ایم، مهربان، صبور و فداکار.

مادری 50 ساله که 7 ماه است پسرش را دستگیر کرده اند، می گوید تا به حال فقط یک بار توانسته پسرش را ببیند و دفعه دوم که برای دادگاهش رفته است، بدون اطلاع قبلی دادگاهش را عقب انداخته اند و او نمی دانسته با لباس و خوراکی هایی که برای پسرش برده بود تا به او بدهد، چه کند؟ اما بعد در دادگاه پسر دیگری را دستبند به دست دیده است و همه خوراکی ها و لباسها را به او داده است. می گوید، "با پسر خودم چه فرقی می کند"؟

از سیاست چیزی نمی داند و جز اسم مقامات بالا و البته موسوی و کروبی کسی دیگر را نمی شناسد، تا به حال در هیچ تظاهراتی شرکت نکرده است، اما قصد دارد در 22 بهمن برود تظاهرات و وقتی از او می پرسم، چرا؟ می گوید به خاطر پسرم که 7 ماه است بی گناه زندانی شده است و تاکید می کند" او هم که بشنود، خوشحال می شود". او می گوید "با اینکه روزهای بی خبری روزهای سختی بود، اما تحمل کردم و یک بار که به دادگاه انقلاب رفتم و نتوانستم خبری از پسرم پیدا کنم، زدم زیر گریه اما مادر دیگری که معلوم بود از خانواده سیاسی سرشناسی هستند، من را دلداری داد و گفت که به خاطر پسرم و آرمان هایش بهتر است، قوی باشم. این جمله مرا تکان داد." می گوید" پسرم سیاسی نبود و اعتراضش فقط برای رای بود، حالا علاوه بر اینکه چرا پسرم را دستگیر کرده اند، اعتراضی که پسرم برای آن به خیابان رفت هم اعتراض من است، در حالیکه پیش از این من فقط از اینکه نتیجه انتخابات اینجوری اعلام شد، در خانه عصبانی و ناراحت بودم".

مادر یکی از زندانیان دانشجو که در جنوب شهر تهران زندگی می کند و تک فرزند مادری تنهاست که چند کلاس سواد دارد،هم پای پسر مبارزه می کند. جلوی زندان، از ماموران و رفتارشان انتقاد می کند، برای زندانیان دیگر خبر می آورد و می گوید، اگر لازم باشد، شب ها جلوی در زندان هم می خوابم. او یک ماه هر روز به دادگاه انقلاب رفته است تا بالاخره دل سربازی را رحم آورده که پنهانی خبری از بچه اش به او داده است. می گوید: "پسرم کمک خرج من بود . به من گفته بود که چرا به تظاهرات می رود و چرا باید اعتراض کند". رای او هم به کروبی به دلیل حرف های پسرش بود. از او می پرسم که در نبود پسر خرجش را چگونه در می آورد، می گوید" خودم هم کار می کنم و به پسرم هم گفته ام تا خیالش از این بابت آسوده شود".

مادر دو جوان که در روز عاشورا دستگیر شده اند، می گوید دشوار است که هر دو فرزندتان را در زندان داشته باشید. او می گوید آنها خانوادگی به تظاهرات رفته بودند اما در فرار از گاز و باتوم پسر را گم می کند، وقتی پلیس به دنبال دختر دم در خانه می آیند، می فهمد که پسرش هم دستگیر شده است. او می گوید، جلوی زندان آمدن، این حسن را دارد که شما خانواده های زیادی را می بینید که در جستجوی فرزندان شان هستند و اینکه تنها نیستید، به شما قوت قلب می دهد.

او که مهندس شیمی است و در زمان انقلاب دانشجو بوده است، می گوید،" حالا ما با این خانواده ها، خانواده ای بزرگ را تشکیل می دهیم، ساعاتی را که اینجا و در کنار هم سپری کردیم، دوستی عمیقی بین ما بوجود آورده است که بسیار متفاوت از سایر دوستی هایمان است، ما اینجا و بچه هامان در سلول های زندان با هم.

با مادران که صحبت می کنید، از تجربه ای متفاوت سخن می گویند که برای خودشان نیز تازه است. همه آنها متفق القول هستند که فرزند در بند شان بیشتر از زمانی که آزاد بوده است، روی آنها تاثیر گذاشته است. رفتار مسئولان قضایی در دادگاه و زندان باعث شده است که آنها راز اعتراض بچه هایشان را کشف کنند، به آنها حق بدهند و به همین دلیل صرفا به حمایتی مادرانه اکتفا نکنند، بلکه اعتراض آنها را پیگیری کنند و به آن اعتراض اعتقاد پیدا کنند.

آنها می گویند، این کشف باعث شده است، با زندانی بودن فرزندان و خطر بزرگی که آنها را تهدید می کند، راحت کنار بیایند، چنانکه یکی از این مادران می گوید" اگر اتفاقی برای فرزندم بیفتد، مطمئن هستم که دیگر از هیچ چیزی نمی ترسم و می دانم که آنقدر شجاعت پیدا کرده ام که بتوانم با هر ظلمی هر قدر ترسناک مبارزه کنم، برای اینکه سایر فرزندان مان را نجات دهیم
"

Tuesday, February 9, 2010

عکسهای جانباختگان جنبش مردم آزادیخوان ایران به (میدان مادران)میدان مایو
   در آرژانتین رسید







مادران میدان مایو، مادران خاوران، مادران عزادر



ما از فرزندانمان زاده شدیم

این شعار، شعار مادران میدان مایوست. و شاید شعار تمامی مادرانی که در سراسر دنیا فرزندانشان قربانیان حکومت های دیکتاتوری شده و خواهند شد

زنی که فرزند به دنیا می آورد، زندگی خلق می کند و با بریدن بند ناف، آزادی نوزادش را پایه می گذارد. ما مادرانی هستیم که برای زندگی و آزادی مبارزه می کنیم

این سخنان یکی از مادران آرژانتینی از گروهی است که به نام مادران میدان مایو شهرت جهانی پیدا کرده اند

مادرانی که فرزندانشان بین سالهای 1976و 1983 ودر دوره حکومت رعب و وحشت نظامیان مفقود شده بودند
متاسفانه حکومت های دیکتاتوری از هر نوع، قربانیان زیادی دارند که قشر اصلی آن را جوانان و آزادیخواهان تشکیل می دهند. حکایت مادران میدان مایو حکایت زنان درد کشیده ای است که سال ها پیش در غم مفقود شدن فرزندان جوان خود سوختند، آب شدند و بار دیگر از زمین رستند تا نگذارند خون پاکشان بیهوده هدر شود. 30 اپریل مصادف با سی امین سالگرد تشکیل این گروه بود. اعضای این تشکل با در دست داشتن مشعل هایی به راهپیمایی خود در میدان مایو در بوئنس آیرس پایتخت آرژانتین پرداختند تا بار دیگر یاد فرزندانشان و اهداف اصلی تشکلشان را به گوش جهان برسانند. 

در ایران نیز ما مادران خاوران را داریم.

در تابستان 1367 رژیم جمهوری اسلامی پس از پذیرش آتش بس از جنگ با عراق فارغ شد و به داخل پرداخت. بیش از چهارهزار جوان، زن و مر د، کسانی که دوران محکومیتشان را میگذراندند و بعضی از آنها دیگر بایستی که آزاد میشدند، با دادگاه های چند دقیقه ای بدون وکیل با یک پرسش و پاسخ کوتاه روانه ی قربانگاه گردیدند و آنها را بدون اطلاع خانواده هاشان در گورهای جمعی در خاوران دفن کردند. و از زمانی که خانواده ها کم کم متوجه این جنایت شدند و با پیگیری فهمیدند که گور فرزندانشان در گورستان کفرآباد در جاده خراسان است، به آنجا شتافتند و توانستند سند جنایت رژیم را به تصویر بکشند و از آن زمان تا حال که بیش از بیست سال میگذرد، آنها علیرغم سرکوب و تهدیدهای پاسداران رژیم، دست از افشاگری علیه این جنایت برنداشته و از هر امکانی برای رساندن صدای خود به مقامات، مردم و جهانیان استفاده میکنند. آنها هر پنجشنبه و جمعه بر سر مزار فرزندانشان حاضر می شوند و آنجا را نه فقط به خاطر اینکه در اوایل جاده ی خاوران واقع شده بلکه به خاطر اینکه جایی ست که خورشید از آن سر می زند، خاوران خواندند. آنها خود به مادران خاوران مشهور شدند و سال گذشته در نوزدهمین کنفرانس بنیاد پژوهش های زنان ایران در برکلی کالیفرنیا، مادران خاوران، به عنوان زنان سال بنیاد معرفی شدند. فیلمی از مبارزات این زنان نشان دادند؛ مادر لطفی ها و مادر میلانی ها از رنج هایشان گفتند و از مبارزاتشان؛ زنانی که تعدادی از آنها امروز دیگر نیستند تا مبارزات ملت ایران را ببینند که دارد به خونخواهی جوانان آنان می انجامد 

مادران عزادار ایران 

حال پس از بیست سال، موج دیگری از مادران داغدار برآمده است. پس از انتخابات دهمین دوره ی ریاست جمهوری در 22 خرداد 1388 و تقلب وسیع و گسترده در آن و تظاهرات و اعتراضات پیامد آن رژیم ده ها تن را به خاک و خون کشید. مادران نداها، سهراب ها، اشکان ها و مسعودها و کیانوش ها به پا خاسته اند تا صدای آزادیخواهی فرزندانشان باشند. آنها "مادران عزا" را تشکیل داده اند تا در کنار "مادران خاوران" هر شنبه در پارک های ایران جمع شوند و با روشن کردن شمع، جویای عدالت برای فرزندانشان شوند.

امروز جامعه ما به جوانه هایی که از گوشه گوشه این خاک گلگون سر باز می کند تا به سوی خورشید رود، چشم دوخته اند. مادران ندا، سهراب، اشکان و کیانوش از فرزندانشان زاده شده اند. استبداد از آن جوانه ها می ترسد و آن جوانه زده شده در جای جای خاک سرما زده ایران. مادر سمبل شجاعت، عدالت طلبی و آرامش است. مگر نه این است که کودک به آغوش مادر خود پناه می برد. ایران به مادر خود نیاز دارد. به آغوش گرم و دل چون شیرش. به عزم استوارش و به قدم های راسخش.

مادرانِ زیباترین فرزندان آفتاب و باد، جمع می شوند و می گویند"این ذره ذره گرمی خاموش وار ما/ یک روز بی گمان/ سر می زند ز جایی و خورشید می شود"

شاید روزی از همین روزها، در جایی چون میدان آزادی.

 
برای خواندن متن کامل به لینک زیر مراجعه کنید 

http://fa.shahrvand.com/2008-07-14-20-49-09/2008-07-14-20-50-43/3528-2009-09-24-18-21-49
بیانيه ۱۸ تن از مادران فعالين دربند خطاب به مردم ايران در اعتراض به تداوم بازداشت غيرقانونی فرزندانشان، کميته گزارشگران حقوق بشر


پسرم جعبه آبرنگش را پيش رويم گذاشت
و از من خواست
برايش پرنده ای بکشم
در رنگ خاکستری فرو بردم
قلم مو را
و کشيدم چارگوشی را با قفل و ميله ها!
شگفتی چشمانش را پر کرد :
اما اين يک زندان است ...
نمی دانی چگونه يک پرنده می کشند ؟!

...

ملت ايران

ثانيه هاست که از نوازش فرزندانمان محروم شده ايم ، دقيقه هاست صدايشان را نشنيده ايم ، ساعت هاست چشم انتظارشان هستيم ، روزهاست آغوش هايمان را مامن دردها و شادی هاشان نکرده ايم ، هفته هاست در انتظار خبريم و ماه هاست که نميدانيم به کدامين جرم ناکرده می بايست آنها را در زندان کنند ، چشم به در سائيده ايم و کفش به خيابان ها تا شايد دست کم خبری از ايشان يابيم اما صد افسوس که نه تنها اينگونه نشد که درشتی ها ديديم از کسانی که مدعيان اخلاق و آزادگی هستند.

با اين همه اگر تنها درشتی ها بود تاب می آورديم،اگر تنها فراق دلبرکانمان بود به حرمت ايران سکوت ميکرديم و اگر تنها حبس بود تاب می آورديم که فرزندانمان نه عزيزتر از ديگر فرزندان درحبس ايران و نه کم مسئوليت تر از آنان در راه پيشرفت کشور هستند.اما درداد و دريغا و صد افسوس که به ازای هر قطره اشک ما اتهامی بر اتهامات فرزندانمان افزوده ميشود.بازداشت های بی دلبل کم بود که هم اينک اتهامات واهی نيز داغی شده بر داغهايمان.اتهاماتی که پيش از واهی بودنشان خنده ناکند.

هم وطنان

فرزندان ما را که جملگی به فرياد زدن بر سر مخالف خويش نيز رضا نمی دهند به ارتباط با گروهکهای تروريستی خارج نشين متهم می کنند، گروهی را به دليل فعاليت در قالب احزاب و گروههای قانونی به اقدام عليه امنيت کشور متهم می کنند ، جگر گوشه هايمان را به دليل نوشتن مطلبی در روزنامه ای يا وبلاگی به تبليغ عليه نظام متهم کرده اند ، پاره های تنمان را از خلوت دعا و نيايش به درگاه خالق يکتا به کنج زندان برده اند و چنان کرده اند که خواست رهايی فرزندانمان از پروردگار نيز به اتهام بدل شده است. عضويت در شبکه های اجتماعی را به اتهام بدل کرده اند و ملاقات با فرزندان دلبندمان را به لطفی بی نهايت از سوی خود تعبير ميکنند ، در اين بين ما مانده ايم که داد از که ستانيم .

ايرانيان

گفته می شود تاريخ بی رحمترين داور در دادگاه جهان است ، و در همه حال مظلومان را به داوری تاريخ دل خوش ميکنند ، تا امروز تاريخ شود و داد مظلومان بستاند.اما در سکوت ما تاريخ کجا سوختن ما را در تب بی خبری از دختران و پسرانمان به ياد خواهد آورد؟ تاريخ کجا به ياد خواهد آورد اشکها و ضجه های ما را در غم دوری دلبرکانمان؟ تاريخ کجا و خون جگری که از دست مخلوق بی وجدان، شبانه به درگاه خالق شرح ميدهيم کجا؟

هم ميهنان

با قامتی به بلندی فرياد رنج هايمان را با شما باز گفتيم ، تا باشد گوش شنوايی در گوشه ای که به ياد آورد مادر بودن در اين زمانه سخت ، بسيار سخت است. تا بداند که هر لحظه را با شوق در آغوش کشيدن دلبرکانمان به تاريخ می سپاريم اما از پا نمی افتيم.

ای مرغ گرفتار بمانی و ببينی
آن روز همايون که به عالم قفسی نيست

۱-حوا ابراهيمی مادر سعيد و مسعود نورمحمدی
۲-مهين جواهری پور مادر مهرداد رحيمی
۴-سکينه خرمن ديز مادر مهرداد اصلانی
۵-زهرا رضا مادر حسين نورانی ن‍‍ژاد
۶-صغری عليپور مادر پريسا کاکايی
۷- طيبه فخری مادر عماد الدين باقی
۸- عصمت کاشانی مادر سعيد ليلاز
۹- شهرزاد کريمان مادر شيوا نظر آهاری
۱۰-فائزه ملکشاهی مادر سعيد حائری
۱۱-مرضيه محبی مادر سعيد جلالی فر
۱۲- معصومه ملول مادر مسعود باستانی
۱۳- ملکه محمدی مادر سميه عالمی پسند
۱۴- نرگس موسوی مادر پيمان چالاکی
۱۵- پروين مخترع مادر کوهيار گودرزی
۱۶- ثريا محمد زاده مادر سعيد کلانکی
۱۷- عارفه نوری مادر مريم ضياء
۱۸- خدابس نظری مادر بهمن احمدی امويی



http://news.gooya.com/politics/archives/2010/02/100227.php

Monday, February 8, 2010

شیرین عبادی گزارشی از وضعیت نقض حقوق بشر ایران به
سازمان ملل متحد ارسال کرد

تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۳۸۸, ساعت ۶:۵۹ بعد از ظهر
جنبش راه سبز (جرس) :شیرین عبادی با ارسال گزارشی به سازمان ملل متحد ضمن اشاره به وضعیت معترضان در ایران باردیگر به زندانیان سیاسی و نبود حقوق مدنی در ایران اشاره کرده و خواستار رسیدگی آن سازمان شده است.
عبادی همچنین با اشاره به اعدام های اخیر در ایران شرایط را برای سایر زندانیان سیاسی خطرناک توصیف کرده است .
عبادی این گزارش را به بهانه تشکیل جلسه ای‌ در شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، برای رسیدگی به وضعیت حقوق بشر در ایران، تهیه کرده است .
در این جلسه نماینده جمهوری اسلامی ایران به مدت یک ساعت گزارشی را قرائت کرده و سپس نوبت به نمایندگان کشورهای عضو شورا می‌‌رسد تا نسبت به آن اظهار نظر کنند.
این مدافع حقوق بشر به این علت که گزارش دولت ایران در برگیرنده تمامی حقایق نیست این گزارش را برای کمیسر عالی‌ حقوق بشر ارسال کرده است.گفتنی است که این جلسه 26 بهمن ماه در ژنو برگزار می شود.
متن گزارش به این شرح است :
خانم پیلای کمیسر عالی‌ محترم حقوق بشر
اعضای محترم شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد
هر چند قبلا نیز به دفعات کتباً و حضوراً وضعیت رو به وخامت حقوق بشر در ایران را متذکر شده بودم، ولی‌ لازم می‌‌دانم که در آستانه رسیدگی به گزارش دولت جمهوری اسلامی ایران در پانزدهم فوریه ۲۰۱۰ مجددا توجه سرکار و هم چنین اعضای محترم شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد را به موارد زیر جلب کنم:
هموطنان من روزهای سختی را پشت سر گذاشته اند، پاسخ اعتراضات مسالمت آمیز خود را با گلوله و زندان دریافت می کنند- فیلم ها، عکس‌ها و شاهدان فراوانی بر خشونت‌های دولتی تاکید می‌‌نمایند و حتی در چند مورد قاتلین با دلیل و مدرک کافی‌ شناسائی و به مقامات دولتی و مردم معرفی‌ شده اند ولی متاسفانه هیچ اقدامی در جهت دستگیری قاتلین و حتی کاهش خشونت‌ها از سوی قوه قضائیه و سایر مسئولین حکومتی انجام نگرفته است.
تعداد کثیری از فعالین سیاسی، مدنی و حتی فرهنگی‌ با دلایل واهی دستگیر شده و برخی‌ از آنان را با محاکمه ای‌ چند ساعته و پشت درهای بسته محکوم به اعدام نموده اند - طبق اعلام رسمی‌ دولت جمهوری اسلامی ایران، تا کنون چهار تن‌ از آنان اعدام شده اند و بیش از ۲۵ نفر دیگر در انتظار لحظه موعود هستند.
با زندانیان سیاسی بسیار بد رفتاری می‌‌شود تا حدی که چند نفر از آنان نیز در زندان و زیر شکنجه جان سپرده اند. زندانیان سیاسی حتی از حقوق اندکی که قانون برای زندانیان عادی و مجرمین خطرناک در نظر گرفته است، نیز محروم هستند. برخی‌ از آنان به علت کهولت و یا بیماری در معرض خطر جدی قرار دارند که از آن جمله می‌‌توان به دکتر ابراهیم یزدی و دکتر محمد ملکی‌ و مهندس بهزاد نبوی اشاره کرد که دو نفر اول با سنی‌ قریب به هشتاد سال و بیماری سرطان و سومی با بیماری قلبی در شرایط غیر بهداشتی زندان بسر میبرند. آنان محروم از درمان بوده و هر لحظه بیم از دست رفتنشان می‌‌رود و دردناک تر آن که زندانیان سیاسی بیمار که نیازمند معالجات هستند منحصر به این سه تن‌ نبوده و بیش از ۶۰ نفر آنها باید در بیمارستان بستری شوند.
ایران تبدیل به زندان بزرگ روزنامه نگارانی شده که گناهی جز اطلاع رسانی ندارند و در حال حاضر ۳ ۶ نفر روزنامه نگار و عکاس خبری در زندان هستند.
دانشجویان ایرانی با کوچکترین انتقاد روانه زندان شده و یا از تحصیل محروم می‌‌گردند.
زنان ایران که خواهان تساوی حقوق هستند متهم به براندازی نظام جمهوری اسلامی شده و برای بیش از یکصد نفر از آنان پرونده کیفری ایجاد شده است.
کارگران و معلمین به علت شرکت در اتحادیه‌های صنفی و اعتراض به کمبود دستمزد متهم به ماجراجوئی و اغتشاش شده و تعدادی از آنان در زندان بسر میبرند و تعداد کثیری نیز شغل خود را از دست داده اند.
نه تنها با غیر مسلمانان بدرفتاری می‌‌شود از جمله بهائیان ایران از ابتدای تاسیس حکومت جمهوری اسلامی ایران حتی اجازه تحصیل در دانشگاه را نداشته اند، بلکه حتی پیروان تشیع که مذهب رسمی‌ ایران است، نیز از خشونت‌های دولتی در امان نیستند، از جمله می‌‌توان به ضرب و شتم و بازداشت دراویش گنابادی اشاره کرد.
و درد ناک تر آن که اخیرا برای تحت فشار قرار دادن فعالین سیاسی و اجتماعی، یک یا چند تن‌ از بستگان آنان را گروگان می‌‌گیرند تا با ایجاد فشار روانی‌ بر فعالین به اهداف غیر قانونی خود دست یابند که در این ارتباط می‌‌توان به دستگیری دو دختر آقای توسلی - یکی‌ از فعالین سیاسی ایران- اشاره کرد و متاسفانه تا کنون هشت خانواده به این سرنوشت دچار شده اند.
و در این میان وضعیت مدافعان حقوق بشر از همه بدتر است زیرا مسئولین حکومتی تحت هیچ شرایطی مایل نیستند اخبار نقض حقوق بشر به خارج از ایران درز کند و به همین دلیل است که اکثر مدافعین حقوق بشر شناخته شده ایران یا در زندان هستند یا ممنوع الخروج شده یا مجبور شده اند به طریق مخفی‌ و زیر زمینی‌ زندگی کنند و متاسفانه برای چند نفر از آنان نیز به اتهام محاربه کیفر خواست صادر شده است که جزای چنین جرمی‌ اعدام است.
در چنین شرایطی مردم بی پناه ایران، با برخورداری از بلوغ سیاسی خود ، بطور مسالمت آمیز بر خواست‌های بر حق خویش که همانا دموکراسی و حقوق بشر است پای فشرده و استقامت می‌‌کنند.
سئوال من از شما نمایندگان کشورهائی که عضو شورای حقوق بشر هستید آن است که تا چه زمان می‌‌توان جوانان را به آرامش دعوت کرد؟ صبر و حوصله مردم ایران هر چند زیاد ولی‌ بی‌ انتها نیست. در صورت تکرار وقایعی که در چند ماه گذشته اتفاق افتاد و ادامه سیاست های سرکوب گرانه و کشتار مردم بی دفاع هر لحظه بیم آن می رود که فاجعه ای به بار آید که نه تنها آرامش ایران بلکه منطقه را بر هم زند- بنا براین برای چندمین بار درخواست می‌‌کنم به هر شیوه ممکن دولت جمهوری اسلامی ایران را وادار سازید تا قطع نامه‌های مجمع عمومی‌ سازمان ملل متحد را که در مورد نقض حقوق بشر در ایران صادر شده است خصوصاً قطع نامه مورخ دسامبر ۲۰۰۹، را اجرا کرده و گزارشگران حقوق بشر به ویژه در زمینه بازداشت‌های خودسرانه، آزادی بیان، آزادی ادیان و حقوق زن را به ایران راه داده و با آنان همکاری کنند.
همچنین تقاضا مندم برای بررسی وضعیت حقوق بشر در ایران گزارش گر ویژه ای‌ تعیین کنید تا بطور مرتب رفتار حکومت را رصد کرده و با تذکرات به موقع و راه کار هایی که توصیه می‌‌کند به خاتمه بحران سیاسی و خشونت‌های رو به تزاید دولتی کمک کند.
همکاران ارجمند توجه داشته باشید که هر یک از ما در قبال تاریخ پاسخ گو و مسئول هستیم، مبادا که فردا در قبال ملتی بی‌ پناه شرمنده زد و بند‌های سیاسی خود باشیم. شیرین عبادی
مدافع حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل در سال ۲۰۰۳

پروانه راد آزاد شد

همزمان با تجمع شبانه ی خانواده ها در برابر اوین، یکشنبه شب گروه دیگری از زندانیان سیاسی آزاد شدند


اخبار روز: www.akhbar-rooz.com
يکشنبه ۱٨ بهمن ۱٣٨٨ - ۷ فوريه ۲۰۱۰


اخبار روز: یکشنبه شب گروه دیگری از زندانیان سیاسی همزمان با تجمع خانواده ها در برابر اوین آزاد شدند. بنا بر گزارش ها خانم پروانه ی راد از حامیان مادران عزادار جزو آزادشدگان شب گذشته بوده است.
به گزارش فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، خانواده های زندانیان سیاسی و مردم تهران برای چندمین شب متوالی یکشنبه شب در مقابل زندان اوین تجمع کردند و خواستار آزادی فوری زندانیان سیاسی و پایان دادن به صدور و اجرای احکام اعدام شدند.
این تجمع از ساعت نوزده آغاز شد و هر لحظه بر تعداد شرکت کنندگان در آن افزوده می شد. این گزارش تعداد تجمع کنندگان را صدها نفر تخمین زده است.
همزمان با این تجمع تعداد دیگری از زندانیان سیاسی آزاد شدند. در میان آزادشدگان شب گذشته خانم پروانه مداح راد از حامیان مادران عزادار که بیش از ۴۰ روز در بازداشت بسر برد، به چشم می خورد

Sunday, February 7, 2010

گزارش سی امین هفته تجمع گروه همبستگی با مادران عزادار ایران در شهر کلن
07.Jan.2010

امروز هوا بس مه آلود بود و نمناک. نم بقدری بود که صورت و لباسها را هم خیس میکرد. درود به همت این زنان که به این تجمع ادامه میدهند

عاطفه ، یکی از حامیان مادران در گروه با اینکه ده روز پیش عمل سنگین پا داشته ولی با پای گچ گرفته و روی صندلی چرخدار امروز در جمع حاضر و باعث دلگرمی و قوت قلب  دیگران شد 


او که 22 ساله بود به چنگ رژیم شاهنشاهی و به زندان افتاد و حدود هفت سال جوانی خود را در زندان گذراند و حدود بیست و پنج سال است که در غربت زندگی میکند . او میگوید:  من میدانم که زندان و شکنجه چیست .با اینکه  زندان زمان شاه به مخوفی  زندان رژیم جمهوری اسلامی نبود ولی داغ آن در تمام عمر بر روح و جسم میماند  و من داغ  از دست دادن یاران را  زیر شکنجه و زیر جوخه اعدام  چشیده ام . من عزاداری مادران یاران از دست داده را دیده ام و با آنها به عزا نشسته ام . در این روزها تمام این دردها دوباره جان گرفته .حتی باز شب ها خواب شکنجه را می بینم . انگار که مبارزه ما مادام العمر شده
او آمدن به این تجمع را کوچکترین وظیفه خود برای این جنبش میداند و میگوید که حتی اگر 80 ساله هم بشوم باز اگر لازم باشد برای مبارزه با هر نوع دیکتاتوری و آزادی مردم به خیابان خواهم آمد


گزارش از تجمع حامیان مادران عزادار ایران در شهر های مختلف

لندن
همصدا باشما می گوئیم "اعدام را بس کنید" 
مادران عزادار " نگذاريم فجايع تاريخي دهه 60 دوباره تكرار شود".


شنبه ششم فوریه مادران داغدار لندن، حامیان مادران عزادارایران، در میدان ترافلگار لندن جمع شدند تا باردیگر همبستگی خود را با مادران عزادار ایران که در دوهفته اخیرشنبه ها ، به جای پارک لاله جلوی زندان اوین تجمع کرده اند اعلام همبستگی کنند و به مادران بگویند با شما همراهیم در حرکت "اعدام را بس کنید" ."زندانیان سیاسی را ازاد کنید" تا فجايع تاريخي دهه شصت بار دیگرتكرار نگردد.. با شما همراه و همدردیم در دستگیری و شناسایی عاملین و امرین کشتار فرزندانتان .با شما و اهدافتان همراهیم و یک صدا باشما می گوئیم "اعدام را بس کنید

دورتموند 

امروز تعداد زیادی از مادران ، پدران و جوانان حامیان مادران عزادار در ایران با شور و هیجان به ما پیوستند ،
و دراین باران و سرما ، با گرمای قلب خود ، همبستگی خود را با هموطنان و مادران مبارز و خستگی نا پذیر
اعلام کرده و با گرفتن عکس و پلاکارد های مختلف در دست ، خواستار توقف اعدامها ، آزادی زندانیان سیاسی
و مجازات عاملان این جنایات شدند .
در این گردهمایی تعداد زیادی هم اعلامیه به زبان آلمانی ، در رابطه با کشتاررژیم جمهوری اسلامی در ایران ، پخش گردید .
توجه و تاسر عابران رهگذر قابل توجه بود .


با یقین به پیروزی
حامیان مادران عزادار در ایران

مادران صلح / دورتموند

فرانکفورت 

شنبه ٦ فوریه برابر با ١٧ بهمن علیه اعدام در ایران 


گروه همبستگی با مادران عزادار در شهر فرانکفورت با دعوت قبلی ا ز شهروندان ایرانی و آلمانی خواسته بود تا با گردهمائی عمومی در روز شنبه ٦ فوریه برابر با ١٧ بهمن علیه اعدام در ایران گرد هم آمده و حکومت ایران را در اعمال خشونت بر شهروندان ایرانی و اجرای حکم اعدام محکوم سازند.

این برنامه در محل همیشگی گروه با شرکت تعدادی از ایرانیان مقیم فرانکفورت و شهرهای اطراف به همراه دوستان آلمانی آنها برگزار شد. شرکت کننده گان با در دست داشتن پلاکاردهایی علیه حکم اعدام و اعلام خواست آزادی زندانیان سیاسی و همچنین با سر دادن شعارهائی در این زمینه به زبان آلمانی توجه زیادی را به خود جلب نمودند. در این مراسم همچنین بیانیه ای قرائت گردید. در این بیانیه از ایرانیان و آلمانی ها خواسته شده بود تا با اقدامات و اکسیونهای گسترده، علیه اعدام و همچنین آزادی کلیه زندانیان سیاسی و عقیدتی همبستگی خود را با جنبش آزادیخواهانه مردم ایران اعلام دارند. در آخر با خواندن سرود "سراومد زمستون" و "یاردبستانی" این گردهمایی پایان یافت

هامبورگ
گزارش بیست و هفتمین هفته گردهمایی

بر پاخواسته ایم وایستاده ایم . برپا خواسته گان رادر زندانی بزرگ به نام ایران حمایت کنیم .مادران عزادار ، پدران داغدار ، زنان و مردان دلیر ایران بدانید که با شمایان همراهیم.

در روز شنبه برابر با ۰۶،۰۲،۲۰۱۰ میلادی برای بیست ویکمین هفته متوالی در شهر هامبورگ گرد هم آمدیم . در اینروز سرد زمستانی به همراه مادران و پدران ساکن هامبورگ یاد فرزندان دلیر ایرانی را گرامی داشته و با مشتهای گره کرده و مصمم برای عزیزان در بندمان خواستارآزادی شدیم . در پی گفتگوهایی که با شهروندان رهگذر،که کنجکاوانه به پلاکاردها و عکسهای این عزیزان به خون خفته خیره میشدند داشتیم ، خواستههای خود را که همان خواستههای مادران عزادار در ایران است را مطرح کرده و مورد تشویق وستایش آنان قرار گرفتیم .

به امید آزادی هرچه زودترتمامی زندانیان سیاسی
مادران و پدران مقیم هامبورگ حامیان مادران عزادار ایران


لس آنجلس
 برنامه ششم فوریه حامیان "مادران عزادار ایران" در لس آنجلس
شنبه ششم فوریه ما حامیان "مادران عزادار ایران" در لس آنجلس برنامه هفتگی خود را با توجه به باران شدید در دانشگاه یو سی ال ای و در کنار برگزار کنندگان پانل دیسکاشنی تحت عنوان "ایران: سی سال سرکوب- سی سال مقاومت" اتحاد برای ایران و سایر هموطنان خود برپا کردیم. همچنین مصادف شدن این روز با "روزهمبستگی با کمیته گزارشگران حقوق بشر" فرصت مناسبی بود تا ما بار دیگر خواست های مادران عزادار در دفاع از حقوق بشر در ایران را مطرح و بر آن ها تاکید کنیم

وین 

تجمع هفتگی وین در حمایت مادران عذادار ایران، 17بهمن
1388
ما خستگی ناپذیریم و تا آزادی تک تک فرزندان آزاده و آزادی خواه خود از پا نمی نشینیم
مادران عزادار اعتراضات هفتگی روز شنبه خود را برای دومین هفته به جای
پارک لاله به جلوی زندان اوین انتقال دادند


تجمع صدها نفر از خانواده ها و مردم تهران در مقابل زندان اوین

خانواده های زندانیان سیاسی و مردم روز شنبه 17 بهمن ماه از ساعت 19:00 مقابل زندان اوین تجمع کردند. آنها در زیر پل و همچنین بر روی پل تا نزدیگی درب اصلی اوین ایستاده بودند و بر آزادی فرزندان دلیرشان پافشاری می کنند.

علیرغم سوز و سرمای شدید زمستان صدها نفر از خانواده های زندانیان سیاسی،زندانیان آزاد شده اخیر و مردم در این تجمع شرکت داشتند. در این تجمع مادران و پدران سالخورده که به سختی قادر به راه رفتن بودند،کودکان و نوجوانان و اقشار مختلف مردم شرکت دارند.گفته می شود که تعدادی از زندانیان سیاسی امشب آزاد خواهند شد.

مادران عزادار اعتراضات هفتگی روز شنبه خود را برای دومین هفته به جای پارک لاله به جلوی زندان اوین انتقال دادند تا در کنار خانواده ها و مردم علاوه بر خواسته های بحق خود بر خواسته های خانواده ها برای آزادی زندانیان سیاسی پافشاری کنند و همچنین در استقبال از فرزندان در بندشان شرکت داشته باشند.

این اعتراضات تا انتشار این گزارش ادامه دارد و گفته می شود تا ساعت 24:00 ادامه خواهد یافت

گزارش از  فعالین حقوق بشر و دمکراسی
http://pejvakzendanyan.blogfa.com/