Friday, April 23, 2010

احضار حامیان مادران عزادار به دادگاه انقلاب
GREEN POWER

بنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،3 تن از حامیان مادران عزدار که چندین هفته در بند مخوف 209 اوین تحت شکنجه های روحی قرار داشتند روز گذشته به بازپرسی شعبه 3 امنیت فراخوانده شدند.
روز پنجشنبه 2 اردیبهشت ما طی احظاریه ای که از شعبه 3 امنیتی دادگاه انقلاب مستقر در زندان اوین به 3 تن از حامیان ماردان عزادار ابلاغ شد.آنها موظف شدند که ظرف 3 روز خود را به این شعبه معرفی کنند. رئیس شعبه 3 امنیت فردی بنام بیگی است او در بازجوئیها بند 209 زندان اوین شخصا حضور دارد و عملا نقش یک بازجوی وزارت اطلاعات را ایفا می کند . این فرد در فشارهای روحی و تحت فشار قرار دادن زدانیان سیاسی برای وادرا کردن آنها به پذیرفتن اتهامات نسبت داده شده نقش کلیدی دارد.
حامیان مادران عزدار که روز گذشته به شعبه 3 امنیت دادگاه انقلاب مستقر در زندان اوین احضار شدند عبارتند از؛ خانم ها فاطمه رستگاری،دکتر لیلا سیف الهی و ژیلا کرم زاده مکوندی می باشند هنوز از احضار سایر حامیان مادران عزادار به دادگاه انقلاب اطلاع دقیقی در دست نیست.
لازم به یاد آوری است که حامیان مادران عزادار در طی یورشها گسترده وشبانه مامورین وزارت اطلاعات به منازلشان در غروب 19 بهمن 1388 دستگیر و به بند مخوف 209 زندان اوین منتقل شدند. آنها در طی چند هفته ای که در بازادشت بسر بردند با بازجوئیهای طولانی و فشارهای روحی شدید مواجه بودند.بدلیل حمایتهای گسترده سازمانهای حقوق بشری بین المللی و مادران آرژنتینی میدان می بازجویان سعی کردند که اتهامات را تغییر داده و اتهامات واهی دیگری را به آنها نسبت دهند.حامیان مادران عزدار تحت فشارهای شدید روحی بودند که تن به مصاحبه های تلویزیونی و تعهدی کتبی دهند .
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، دستگیری،شکنجه های روحی و نسبت دادن اتهامات واهی و دروغین بازجویان وزارت اطلاعات و احضار بی شرمانه مجدد حامیان مادران را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر،گزارشگر ویژه زنان سازمان ملل متحد خواستار اقدامی عملی برای پایان دادن به سرکوبهای سیستماتیک و سازمان یافته علیه مردم ایران است.
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران

گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
گزارشگر ویژه زنان سازمان ملل متحد

03 اردیبهشت 1389 برابر با 23 آپریل 2010

Monday, April 19, 2010

ویدئو گزارش «همراه شو عزیز» گزارشی از دومین نشست همگرایی سبز جنبش زنان

The Green Coalition of Women's Movement in Iran / by Noushin Ahmadi Khorasani

در این مراسم صمیمانه تعدادی از حاضران به ایراد سخنرانی پرداختند از جمله شهلا لاهیجی، زهرا رهنورد، مینو مرتاضی، زهره تنکابنی، شهلا اعزازی، فاطمه فرهنگ خواه، نرگس محمدی، نیره توکلی و نسرین ستوده و نیز تنی چند از خانواده های زندانیان سیاسی از جمله شهرزاد کریمان، مادر شیوا نظرآهاری و الهه مجردی، همسر محسن میردامادی و همسر عیسی سحرخیز.

در این گردهمایی فعالان طیف های مختلف جنبش زنان حضور داشتند از جمله طاهره طالقانی، فیروزه صابر، فریده ماشینی، فاطمه راکعی، فرزانه روستا، منصوره شجاعی، نوشین احمدی خراسانی، ژیلا بنی یعقوب، فاطمه گوارایی، مهناز محمدی، عالیه مطلب زاده، احترام شادفر، آمنه شیرافکن، فریده غائب، ترانه بنی یعقوب، مهسا امرآبادی، و جمعی از مادران صلح از جمله شهلا فروزانفر، فرخنده احتسابیان، گوهر شمیرانی و...د


Sunday, April 18, 2010

ا

شنبه ۱۷ آوریل 2010

جمعی از مادران عزادار رشت و تهران روز چهار شنبه 25 فروردین، به مناسبت آغاز سال جدید به دیدار خانواده ی شهید مسعود هاشم زاده - که در جریان راهپیمایی مسالمت آمیز 25 خرداد، با شلیک مستقیم گلوله به شهادت رسیده بود، رفتند.
در این دیدار، طیف های مختلفی از مادران عزادار حضور داشتند، خانواده هایی که عزیزان شان در سی و یک سال اخیر به جرم اعتقاداتشان اعدام ، مفقود و یا زندانی شده و یا در اعتراضات چند ماهه اخیر آسیب دیده بودند.
در این دیدار ، مادران با تاکید برضرورت حذف مرزبندی های جعلی میان کشته شدگان عقیدتی، بر اهمیت بررسی ابعاد این قبیل فجایع و افشا و محاکمه عادلانه عاملان و آمران مرگ هزاران بیگناه ، تاکید کردند.
مادران حاضر در جمع ، با مهم و مفید تلقی کردن این گونه دیدار ها، بر دلجویی از آسیب دیدگان و خانواده ها ی آنان نیز تاکید داشتند.
روز 5 شنبه 26 فروردین نیز، مادران به همراه خانوده ی مسعود هاشم زاده بر سر مزار آن شهید حاضر شدند و یادش را گرامی داشتند.
حضور بر سر مزار شهید هاشم زاده که با سرودخوانی های مادران همراه بود بسیار تاثیر گذار بود.مادران در حالیکه هر یک عکس هایی از مسعود و شمع هایی روشن در دست داشتند، به خواندن سرود "مرغ سحر ناله سر کن" و " از خون جوانان وطن لاله دمیده" و ...پرداختند.
در پایان، مادران در حالی گورستان را ترک کردند که مزار شهید هاشم زاده را با گلهای رنگارنگ بهاری پوشانده بودند.



چهلمین هفته همبستگی با مادران عزادار ایران در شهر کلن/آلمان

بیست و نهم فروردین 1389 برابر با یکشنبه 18 آپریل 2010



امروز هوائی بهاری و آفتابی داشتیم . همه جا روشن و رنگی بود و مردم به گردش و تفریح آمده بودند . دلخوش و فارغ از دنیای غمگین ما

بهار آمد گل و نسرين نياورد نسيمي بوي فروردين نياورد
پرستو آمد و از گل خبر نيست چرا گل با پرستو همسفر نيست
چه افتاد اين گلستان را ، چه افتاد كه آيين بهاران رفتش از ياد؟
چرا مينالد ابر برق در چشم؟ چه ميگريد چنين زار از سر خشم؟
چرا خون ميچكد از شاخه گل؟ چه پيش آمد؟ كجا شد بانگ بلبل؟
چه دردست اين؟ چه دردست اين؟ چه دردست؟ كه در گلزار ما اين فتنه كرده است؟
چرا در هر نسيمي بوي خون است؟ چرا زلف بنفشه سرنگون است؟
چرا سربرده نرگس در گريبان؟ چرا بنشسته قمري چون غريبان؟
چرا پروانگان را پر شكسته است؟ چرا هر گوشه گرد غم نشسته است؟
چرا مطرب نميخواند سرودي؟ چرا ساقي نميگويد درودي؟
چه آفت راه اين هامون گرفتست؟ چه دشت است اين كه خاكش خون گرفتست؟
چرا خورشيد فروردين فرو خفت؟ بهار آمد ؟ گل نوروز نشكفت
مگر خورشيد و گل را كس چه گفتست؟ كه اين لب بسته و آن رخ نهفتست؟
مگر دارد بهار نورسيده دل و جاني چو ما ، در خون كشيده
مگر گل نوعروس شوي مرده است؟ كه روي از سوگ و غم در پرده برده است؟
مگر خورشيد را پاس زمين است؟ كه از خون شهيدان شرمگين است؟
بهارا تلخ منشين ! خيز و پيش آي گره وا كن ز ابرو ، چهره بگشاي
بهارا خيز و زان ابر سبكرو بزن آبي بروي سبزه نو
سرو رويي به سرو و ياسمن بخش نوايي نو به مرغان چمن بخش
بر آر از آستين دست گل افشان گلي بر دامن اين سبزه بنشان
گريبان چاك شد از ناشكيبان برون آور گل از چاك گريبان
نسيم صبحدم گو نرم برخيز گل از خواب زمستاني برانگيز
بهارا ، بنگر اين دشت مشوش كه ميبارد بر آن باران آتش
بهارا ، بنگر اين خاك بلا خيز كه شد هر خاربن چون دشنه خونريز
بهارا ، بنگر اين صحراي غمناك كه هر سو كشته اي افتاده بر خاك
بهارا ، بنگر اين كوه و در و دشت كه از خون جوانان لاله گون گشت
بهارا ، دامن افشان كن ز گلبن مزار كشتگان را غرق گل كن
بهارا از گل و مي آتشي ساز پلاس درد و غم در آتش انداز
بهارا شور شيرينم برانگيز شرار عشق ديرينم برانگيز
بهارا شور عشقم بيشتر كن مرا با عشق او شير و شكر كن
گهي چون جويبارم نغمه آموز گهي چون آذرخشم رخ برافروز
مرا چون رعد و طوفان خشمگين كن جهان از بانگ خشمم پر طنين كن
بهارا زنده ماني زندگي بخش به فروردين ما فرخندگي بخش
هنوز اينجا جواني دلنشين است هنوز اينجا نفسها آتشين است
مبين كاين شاخه بشكسته ، خشك است چو فردا بنگري پر بيدمشك است
مگو كاين سرزميني شوره زار است چو فردا در رسد ، رشك بهار است
بهارا باش كاين خون گل آلود برآرد سرخ گل چون آتش از دود
برآيد سرخ گل خواهي نخواهي وگرنه خود صد خزان آرد تباهي
بهارا ، شاد بنشين ، شاد بخرام بده كام گل و بستان ز گل كام
اگر خود عمر باشد ، سر برآريم دل و جان در هواي هم گماريم
ميان خون و آتش ره گشاييم ازين موج و ازين طوفان برآييم
دگربارت چو بينم ، شاد بينم سرت سبز و دلت آباد بينم
به نوروز دگر ، هنگام ديدار به آيين دگر آيي پديدار