Saturday, December 12, 2009

گردهمایی اعتراضی مادران عزادار شنبه21/9/1388


شنبه ۱۲ دسامبر۲۰۰۹


این هفته هم نیروهای انتظامی مانع از گردهمایی اعتراضی مادران در کنار آب نمای پارک لاله شدند. به همین دلیل مادران عزادار به احترام یاد عزیزانشان اقدام به جمع شدن در جلوی درب جنوبی پارک کردند، ولی چون نیروی انتظامی مانع جمع شدنشان شد مادران به طرف خیابان کارگر آمدند و به سمت بالا شروع به راهپیمایی در سکوت کردند. نیروی انتظامی و لباس شخصی ها هم به دنبال مادران آمدند. در بین راه مردمی که دلیل راهپیمایی را می پرسیدند به مادران می پیوستند و برایشان آرزوی موفقیت می کردند. مادران از اطراف پارک همگی به سمت چهارراه فاطمی آمدند و در آنجا لحظه ای مکث کردند و دستشان را به علامت پیروزی بلند کردند، در همین لحظه چند نفر از ماموران با خشونت و توهین به سمت مادران آمدند و آنان را متفرق کردند


مسدولین باید بدانند که مادران عزادار تازمانیکه آمران و عاملان شکنجه و کشتار عزیزانشان محاکمه علنی نشوند و همچنان عزیزان در بندشان آزاد نشوند به حرکت اعتراضی خود ادامه خواهند داد. بهتر است که مسئولین به جای اینکه مزاحم مادران عزادار شوند به خواسته ی برحقشان جامه عمل بپوشانند!


ارسال شده توسط madarane azadar در ۱۰:۰۳ 0 نظرات پيوندهای مربوط به اين پيام
گزارش کوتاه کنفرانس اعدام تزلزل رژیم جمهوری اسلامی و گسترش اعدام ها کلن - آلمان شنبه و یکشنبه 14 و 15 آذر برابر با 5 و 6 دسامبر


Yesterday at 10:55pm
http://aciiran.com/gozaresh4.htm
شماره: 59 / آ / 378 تاریخ: 19 آذر 1388
/10 دسامبر 2009

 
 

انجمن پژوهشگران ایران چهل و ششمین کنفرانس خود را تحت عنوان "اعدام، تزلزل رژیم جمهوری اسلامی و گسترش خشونت و اعدام ها " مطابق برنامه از پیش اعلام شده در شهر کلن آلمان برگزار نمود


تلاش انجمن پژوهشگران ایران در این کنفرانس بیشتر از هر چیز بر این بود که بتواند با حضور بسیاری از صاحبنظران، مسئولین و رهبران سازمان ها و احزاب، همه گونه مجازات اعدام و گسترش آنرا در جمهوری اسلامی محکوم و خواست خود را برای جلوگیری از اعدام جوانان و نوجوانان ایران در این برهه خاص آزادیخواهی در ایران اعلام دارد


محورهای مورد بحث به ترتیب زیر انجام پذیرفت


روز اول


حقوق بشر: نقض حقوق انسانی در ایران
خشونت و مجازات دولتی در ایران


روز دوم


اعدام و خشونت بر اقوام در ایران
اعدام و خشونت بر ادیان و مذاهب در ایران
نگاهی واقع گرایانه به موقعیت تزلزل آمیز رژیم و گسترش خشونت و اعدام


این کنفرانس با حضور سازمانها و احزاب متفاوت با دیدگاههای مختلف در یک محیط بسیار صمیمی و اتحاد گونه به انجام رسید و از زاویه های متفاوت به بحث و تبادل نظر و ارائه پیشنهاد پرداخت


کنفرانس از تمامی نهادهای مدنی که خود در زمره آسیب دیده گان وقایع اخیر هستند، مانند "مادران عزادار" که همواره با تلاش و استقامت، اعتراض خود را اعلام داشته اند نیز دعوت بعمل آورد که خانم تونیا ولی اوغلی از سوی نهاد "همبستگی با مادران عزادار" در شهر کلن، در کنفرانس حضور پیدا کردند و خود در زمره بانیان این کنفرانس تلاش گسترده ای را انجام دادند که موجب نهایت سپاس است.

از سوئی دیگر در این نشست دو روزه تلاش گسترده شرکت کنندگان بر حمایت از خانواده های زندانیان سیاسی، خانواده های اعدام شدگان و کسانی قرار گرفت که در انتظار حکم و اجرای اعدام به سر میبرند


بسیاری از شرکت کنندگان پیشنهاد بررسی های عمیق تر و ژرف تری را برای ریشه یابی خشونت فرهنگی و اجتماعی در ایران را پیشنهاد دادند و گروهی دیگر به بنیاد فکری اعدام کنندگان و تماشاگران اعدام اشاره داشتند


گروهی دیگر به خشونت در قوانین و خشونت در عملکرد حاکمیت جمهوری اسلامی در سه دهه گذشته به عنوان ریشه بسیاری از آسیب های اجتماعی و خشونت در جامعه اشاره کردند. تاکید بر اینکه هویت اسلامی حاکمیت به معنای اعدام از طریق سنگسار و یا اعدام اطفال زیر هجده سال تحت عنوان قصاص، ابعاد دیگری را از صلب حق حیات در ایران بوجود آورده است


در نهایت، همگان بر جامعه ای بدون خشونت تاکید وتلاش داشتند و امید به روزی که تمامی ایرانیان بتوانند فارغ از تهدید و شکنجه و تجاوز و اعدام زندگی آرامی داشته باشند


مقالاتی که در طی همین دوره کوتاه در رابطه با این کنفرانس بدست ما رسیده است نیز نشان از اهمیت مطلب و نگرانی از اعدام هاست ، این مقالات از داخل و خارج از ایران است که در آینده بسیار نزدیکی در سایت انجمن پژوهشگران ایران قرار خواهد گرفت


در این کنفرانس اضطراری به رغم کوتاهی زمان برنامه ریزی و برگزاری و کمبود آگاهی رسانی چه برای سخنرانان و چه برای شرکت کنندگان و تماشاگران، 28 نفر بصورت فردی و نمایندگی سازمان ها و احزاب در کنفرانس حضور داشتند که اسامی آنها در زیر آمده است. بدلیل اضطراری بودن این کنفرانس و کمبود وقت، تعداد بیشماری از کسانی که ابراز علاقه به شرکت و حمایت از لغو همه گونه مجازات اعدام در ایران را داشتند امکان حضور و شرکت در کنفرانس را پیدا نکردند


کنفرانس اضطراری اعدام در کلن از پوشش خبری بسیاری برخوردار بود کما اینکه در طول این دو روز، کنفرانس بطور کامل و تصویری زیر پوشش شبکه جهانی اینترنت و همچنین از طریق برنامه زنده تلویزیون به شکل مستقیم از طریق برنامه ماهواره ای تلویزیون E2 پخش گردید که لازم می داند از زحمات ارزنده آقای امید امیدوار مدیر مسئول این تلویزیون قدردانی گردد


در این کنفرانس سه شبکه دیگر تلویزیون ماهواره ای تیشک، روژهلات و آسوسات نیز برنامه های این دو روز را زیر پوشش قرار دادند که موجب نهایت سپاسگزاری است


سایت های دیگراینترنتی مانند سایت اخبار روز، گویا و ... نیز بدون تردید در آگاهی و اطلاع رسانی نهایت همکاری و محبت را داشته اند که موجب سپاس فراوان است


کنفرانس با پیشنهاد انجمن پژوهشگران ایران به تعهد برای حمایت متقابل و استفاده از تمام توان افراد، گروهها، سازمان ها، احزاب سیاسی و تمامی فعالان و نهادهای حقوق بشری برای محکوم کردن احکام اعدام در هر کجای ایران با تدوین قطعنامه ای به پایان رسید


انجمن پژوهشگران ایران با سپاسگزاری از تمامی شرکت کنندگان، بینندگان و شنوندگان دو روزه این کنفرانس اضطراری با خوشحالی اعلام میدارد که امیدواراست این کنفرانس و قطعنامه با تمامی گوناگونی عقاید حاضر، اولین قدم مشترک و همگام برای لغو همه گونه مجازات اعدام در ایران بشود.


انجمن پژوهشگران ایران



تظاهرات جمعیت حمایت از زندانیان سیاسی در کلن
 
در روز 10 دسامبر به مناسبت روز جهانی حقوق بشر جمعیت حمایت از زندانیان سیاسی در شهر کلن  دعوت به تظاهرات نمود. در این روز از کشتارها در عرض 30 سال جمهوری اسلامی و دستگیری ها و گمشدگان و کشته شدگان جنبش اخیر یاد شد. در این تظاهرات جمعی از گروه همبستگی با مادران عزادار در شهر کلن نیز شرکت کردند
پنجشنبه ۱۰ دسامبر۲۰۰۹

Köln,am 9.12.09 um 18 Uhr.Mahnwache
Verein zur Verteidigung der politischen Gefangenen im Iran – Köln
Society for the Defense of Political Prisoners in Iran – Cologne


Postfach 900423
D-51114 Köln
Jdef_zendanian_siassi_iran@yahoo.com
Köln, den 07.12.2009

Lasst uns versuchen, den iranischen Jugendlichen zu helfen,
diese schwierige Zeit zu überstehen und den Tag der
Freiheit zu erleben!
Zur Erinnerung an 359 +76 + „1“ * Opfer im Iran und
gegen die Todesstrafe
Mahnwache:
Köln, Wallralfplatz, (bei WDR) – Mi, 09.12.2009, um 1800 Uhr
Anlässlich des 10. Dezember, Tag der Menschenrechte
*359: Zahl der Hingerichteten im Jahr 2009,
bisher-76: Zahl der erschossenen/getöteten Demonstranten auf der Straße,
„1“: symbolische Zahl für die unbekannten Hingerichteten diejenigen, die jeder Zeit hingerichtet werden könnten
ارسال شده توسط madarane azadar در ۱۱:۱۷


اکرم زینالی ، مادر سعید زینالی پس از ده سال سخن می گوید

جمعه ۱۱ دسامبر ۲۰۰۹


ده سال است، به دنبال رد پایی از پسرم به تمام نهاد ها مراجعه کرده ام ولی هیچ کس پاسخگو نیست.
پسرم ، سعید زینالی متولد 1356 ترم آخر رشته کامپیوتر بود . صبح روز 23 تیرماه 1378 دوست و همکلاسی اش شهرام چراغی زنجانی زنگ در منزل ما را زد و سعید را خواست ، ماموران امنیتی با شهرام بودند ، شهرام دستگیر شده بود ، آنها سعید و شهرام را با خود بردند و امروز بیش از ده سال و نیم است که من و همسرم آواره و سرگردان به تمام نهاد هایی که باید پاسخگو باشند مراجعه کرده ایم ولی هیچ کس پاسخگو نیست و من هیچ خبری از او ندارم . حتی یک تلفن، یک ملاقات، یک نامه ...هیچ 


فقط شنیدم احمد باطبی گفته صدای سعید را هنگام بازجویی شناخته و اسم سعید در لیست دانشجویان دستگیر شده دانشگاه تهران بود فقط همین!


ماه رمضان بود داشتیم افطار می کردیم روز قبل سعید را بازداشت کرده بودند ماموران زنگ همسایه را زده بودند و بدون خبر ، از پله ها بالا آمده و زنگ آپارتمان ما را به صدا در آوردند فکر کردم همسایه است و برای دلداری ما آمده ولی سه مامور قوی هیکل وارد شدند و گفتند حجاب تان را رعایت کنید ما آمده ایم برای تفتیش منزل، نه حکمی نه دستوری از جایی به ما نشان دادند که بفهمیم به دستور چه نهادی پسرمان بازداشت شده. اسلحه ها و بی سیم هایشان مجوزشان بود . تمام خانه را زیر و رو کردند و کتاب ها و دست نوشته ها و کامپیوتر سعید را با خود بردند


من از فردای آنروز، به دنبال ردپایی از پسرم هستم ولی هر روز ناامید تر می شوم. هیچ کس پاسخگو نیست


من سعید را دست تنها و بدون پدر، بزرگ کردم پدر سعید یک رزمنده است و چهار سال در جبهه فاو بوده، آنوقت این طور دستمزد ما را می دهند


در تمام این مدت ده سال و نیم به همه جا مراجعه کرده ام از بیت رهبری گرفته تا وزارت اطلاعات ، سپاه پاسداران ، نیروی انتظامی، دادگاه انقلاب، وزارت کشور، مجلس، قوه قضائیه، دادستانی و انجمن های مختلف، حتی به نماینده سازمان ملل در تهران ولی هیچ کس تا کنون به داد من نرسیده که حداقل بگوید پسرم زنده است یا نه


آیا من مادر حق ندارم بدانم فرزندم کجاست؟ چقدر طاقت بیاورم! دیگر صبرم لبریز شده، هر بلایی سر پسر من آورده اید حداقل بگویید مزارش کجاست؟


رئیس نیروی انتظامی اول آقای نقدی بود پیش او رفتیم هی گفتند خبر می دهیم و ندادند بعد آقای قالیباف رئیس نیروی انتظامی شد شنیدیم می خواهند بروند جمکران رفتیم آنجا آقای قالیباف را دیدیم نامه دادیم عکس دادیم از دفترشان تلفن زدند عکس جدید بیاورید عکس جدید بردیم گفتند هفته دیگر بیایید رفتیم هیچ کس پاسخگو نبود اصلن دیگر به داخل راهمان ندادند . می گفتند دست اطلاعات سپاه است به اداره سپاه پاسداران رفتیم نتیجه ای نگرفتیم .همه جا نه یک بار هزار بار مراجعه کردیم ولی کسی به داد ما نرسید


رفتم مجلس پیش نماینده های مختلف نماینده های تهران و میانه شهر خودمان. آقای موسوی خوئینی نماینده مجلس تهران بود وکالت گرفت که پرونده را دنبال کند ولی خبری نشد ، گفتند نماینده سازمان ملل آمده رفتم هتل لاله نامه و عکس و درخواست و هر چه که لازم بود دادم گفتند خبرتان می کنیم ولی دریغ از یک همدردی. خدمت آقای باقی رفتم انجمن دفاع از حقوق زندانیان نتوانستند خبری پیدا کنند 


در دادگاه انقلاب به ما گفتند مدارک کامل را بیاورید پدر شهرام خدا رحمت کند زنده بود با هم مدارک بچه ها را بردیم هفته بعد که برای جواب رفتیم گفتند جوان ها گول خورده اند و از مرز خارج شده اند به پلیس بین الملل گفته ایم پیدایشان می کنند ، منتظر باشید ما به شما خبرمی دهیم


این یکی دیگر خیلی مضحک بود، ماموران آمده اند خانه ما پسرم را با خود برده اند و خانه را هم زیر و رو کرده اند حالا می گویند از مرز خارج شده . ده سال دروغ تحویل ما دادند 


در مراسم ختم شهید محسن روح الامینی، پسر دکتر روح الامینی به آقای محسن رضایی و آقای دکتر جریان را گفتم ، آقای روح الامینی گفت چرا ده سال سکوت کرده ای مدارک را دادم گفتم شما در حکومت هستید ولی درد مرا الان می فهمید من خواسته ام از مجاری قانونی پیگیری کنم نشده ، گفت پیگیری می کنم و به شما خبر می دهم . هیچ خبری نشد خودم تلفن زدم گفت در سفر هستم با شما تماس خواهم گرفت ولی کو؟ هیچ کس کاری نمی کند همه فقط حرف می زنند


در این سال ها ، افراد سودجوبا نام مامور چه سوء استفاده هایی که از ما نکردند تازه همسرم پیکانی خریده بود تلفن زدند که پیکان را با سند و سوئیچ اش در فلان خیابان بگذارید سعید امشب آزاد می شود ما هم فکر کردیم همان طور که غیر قانونی دستگیرش کردند و نگهش داشته اند به صورت غیرقانونی هم آزاد می کنند و به همه خواسته های سودجویان تن دادیم ماشین مان را هم از دست دادیم و چند بار همین طور گول خوردیم. دیگر طاقتم طاق شده است، پسر من چه گناهی مرتکب شده بگویید


من درد همه مادرانی که فرزند شان در زندان است را می فهمم، من درد همه مادرانی که فرزند از دست داده اند را با تمام وجودم، حس می کنم ولی درد مرا هم بشنوید و کمک ام کنید


می خواهم فریاد بزنم و از همه بخواهم به من کمک کنند تا فرزندم را مرده یا زنده پیدا کنم


آقای خامنه ای رهبر معظم به داد من برسید!


رئیس مجلس شورا ی اسلامی و نمایندگان مجلس، رئیس قوه قضائیه، وزیر اطلاعات، وزیر کشور، ریاست سپاه پاسداران، رئیس نیروی انتظامی، دادستان تهران به هزاران نامه من پاسخ دهید


نمایندگان سازمان ملل صدای مرا بشنوید!


مردم ایران و جهان به من کمک کنید!
ارسال شده توسط madarane azadar در ۲۱:۵۸ 0 نظرات پيوندهای مربوط به اين پيام

Friday, December 11, 2009

فیلمی از تجمع  اتحادیه انجمنهای ایرانی‌ و  ندای مادران روبری سفارت ایران در بلژیک

چکیده‌ای از فعالیت‌های ماه دسامبر ندای مادران بلژیک



با درود فراوان، به شما دوستان گرامی,



در روز دوم دسامبر گردهمایی با حضور شادی صدر و به مناسبت روز جهانی‌ حقوق بشر در بروکسل انجام گرفت


دراین گردهمایی ضمن صحبت از جنبشهای مدنی در ایران، از مادران عزادار به عنوان تنها گروه مدنی که توانسته حرکت اعتراضی خود را پیگیرانه تا به امروز ادامه دهد یاد شد



ندای مادران در بلژیک ضمن اشاره به امضای داد خواست به آقای بان کیمون به حضور این شیر زنان و مادران در پارک لاله، توجه جمع را به حمایت از آنان جلب کرد


به دنبال این گردهمایی، در روز دوشنبه هفتم دسامبر جمعی از ایرانیان مقیم بروکسل تظاهراتی در روبروی سفارت ایران در بلژیک بر پا کردند تا همبستگی خود را با جنبش دانشجویی ایران به نمایش بگذارند


این حرکت اعتراضی توسط اتحادیه انجمنهای ایرانی‌ در بلژیک که ندای مادران نیز جزئی از آن است صورت گرفت


در این روز خبر دستگیری تعدادی از "مادران عزادار ایران" تأثیر خاصی بر حال و هوای این گرد همایی گذاشته بود


حامیا ن مادران عزادار ایران نیز باحضور خود در این اجتماع ضمن ابراز همدردی با مادرانی که فرزندان خود را ازدست داده و یا چشم انتظار آنها هستند تلاش کردند تا اعتراض خود را در مورد بازداشتهای اخیر جمعی از مادران عزادار ایران درگرد همایی پارک لاله به گوش همگان برسانند


شرکت کنندکان در این تظاهرات در حمایت ازخواسته های مادران عزادار ایران شعارهایی سر دادند



http://www.youtube.com/watch?v=FDWbH9Dy494



ما مادران قیام ایستاده ایم تا پایان




ما زن و مرد جنگیم بجنگ تا بجنگیم







برای ایرانی‌ آزاد



Thursday, December 10, 2009

پاسخ سیمین بهبهانی به احمدی نژاد
 

احمدی نژاد در بیرجند با انتقاد از روشنفکران ایرانی و منتقدان خود گفته بود "... اینها شیطان پرستان مدرن اند ، برخی قیافه روشنفکری می گیرند ، به اندازه یک بزغاله هم از دنیا فهم و شعور ندارند"




شنیــدم باز هم گوهر فشــاندی


که روشنـــفکر را بزغاله خواندی




ولی ایشــان ز خویشـانت نبـودند


در این خط جمله را بیــجا نشـاندی




سخـن گفـتــی ز عدل و داد و آنرا


به نان و آب مجــانی کشــاندی




از این نَقلت که همچون نٌقل تر بود


هیاهــو شد عجب توتــــی تکانــدی




سخن هایت ز حکمت دفــتری بود


چه کفتر ها از این دفتر پراندی




ولیــکن پول نفـت و سفره خلــــق


ز یادت رفت و زان پس لال ماندی




سخن از آسمان و ریسمان بود


دریـــغا حرفـی از جنـــگل نراندی




چو از بزغاله کردی یاد ای کاش


سلامـی هم به میــمون میرساندی













فیلمی از مشارکت حامیان "مادران عزادار ایران" در تجمع و راهپیمایی قاصدان جهانی صلح و حقوق بشر در لوس آنجلس

مشارکت حامیان "مادران عزادار ایران" در تجمع و راهپیمایی قاصدان جهانی صلح و حقوق بشر در لوس آنجلس


قاصدان صلح که از دو ماه پیش راهپیمایی جهانی خود را آغاز کرده بودند، در گذار از 6 قاره و بیش از 90 کشور روز چهارشنبه دوم دسامبر به شهر لس آنجلس رسیدند و مورد استقبال وسیع مردم و مدافعان صلح و حقوق بشر در این شهر قرار گرفتند. حامیان مادران عزادار ایران در لس آنجلس نیز این افتخار را داشتند تا در این مراسم با شکوه به استقبال آنان رفته ، ضمن ابراز همبستگی با مردم صلح دوست جهان، فریاد مادران دردمند ایران را در مورد نقض حقوق بشر در ایران به گوش همگان برسانند


بزرگ‌ترین راهپیمایی تاریخی طرفداران صلح به دور دنیا با شرکت میلیون‌ها فعال صلح‌طلب و حمایت بسیاری انجمن ها و سازمانهای مدافع صلح و حقوق بشر از روز دوم اکتبر مصادف با یکصدمین سالروز تولد «ماهاتما گاندی» رهبر مبارزه غیر خشونت آمیز، که از طرف سازمان ملل نیز بعنوان روز جهانی "دنیای بدون خشونت" شناخثه شده؛ از زادگاه وی در زلاندنو آغاز شده ودر دوم ژانویه سال 2010 در آرژانتین پایان خواهد یافت.


گزارش استقبال از راهپیمایان جهانی صلح را در زیر می خوانید:




طرفداران صلح و فعالین حقوق بشر و حقوق اجتماعی و مدنی در شهر لس آنجلس پس از استقبال از کاروان صلح، از ساعت 10 صبح با برپایی کنفرانس مطبوعاتی در سیتی هال شهر لس آنجلس برنامه خود را آغاز کرده و در ساعت 6 بعد از ظهر با شرکت بیش از 500 نفر راهپیمایی باشکوه خود را از پارک مَک آرتور واقع در خیابان ویلشر تا کلیسای ایمانوئل پرسبترین به انجام رساندند.



در ابتدای ی این صف ِ طویل، عده ای با موسیقی اسپانیایی رقص کنان حرکت می کردند، در میانه راه خانمی آمریکایی با بلند گو آوازهایی در حمایت از صلح و پرهیز از جنگ و خشونت می خواند که جمعیت او را همراهی می کرد. مردی گیتار می نواخت، زن جوان سیاه پوستی با کودک خردسالش در کالسکه، نوای صلح خواهی سر داده بود و جمعیت شعارهای او را تکرار می کرد. پیرمردی نشسته بر روی صندلی چرخدار با جمعیت حرکت می کرد و آواز می خواند. راهپیمایان در ساعت 7 به کلیسا رسیدند و سالن بسیار بزرگ کلیسا را پر کردند. اولین برنامه رقص بسیار جالب و جاذبی از آسیای میانه بود. سپس چند تن از فعالان صلح و حقوق بشر سخنرانی کردند و سپس گروه اصلی ی راهپیمایان که از دو ماه پیش راه پیمایی خود را آغاز کرده و شهر به شهر و کشور به کشور، قاره ها را پیموده بودند به روی سن آمدند و یکی از جوان ترین آنان در باره ضرورت برقراری صلح و خاتمه دادن به جنگ سخنرانی کرد. سپس خانم هنرمندی سخنرانی ی پرشوری در باره صلح و برادری ادا کرد و سپس با نواختن پیانو یکی از ترانه های بسیار زیبای خود را اجرا نمود.


حامیان مادران عزادارنیز با در دست داشتن پلاکاردهایی در دفاع از حقوق بشر و صلح، دادخواهی مادران عزادار ایرانی را به نمایش گذاشتند که توجه بسیاری از فیلمبرداران و خبرنگاران آمریکایی، ایرانی و سایر ملیّت ها را به خود جلب کرده بود. آنان همچنین تلاش کردند تا دادخواست خود را که خطاب به آقای بان کیمون نوشته شده به اطلاع و امضای شرکت


کنندگان رسانده حمایت آنان را از مبارزه غیر خشونت آمیز مردم ایران درخواست نمایند.



Martin Sheen marches in support of Peace and Nonviolence on the day designated “Los Angeles day of nonviolence”
http://www.worldmarchusa.net/index.php

یوتیوب
http://www.youtube.com/watch?v=Q5_PZjfAlac
گزارش این مراسم در تلویزیون صدای آمریکا برنامه شباهنگ چهارم دسامبر نیز آمده است


Below is a link where you can view the entire "Late Edition" show that included the World March for Peace report.


http://www.voanews.com/wm/voa/nenaf/pers/2009/pers1830vb1204.asx

حمایت از"مادران عزادار ایران" در تظاهرات روز دانشجو در لوس آنجلس
یکشنبه 6دسامبر


روز یکشنبه ششم دسامبر جمع بزرگی از ایرانیان مقیم لس آنجلس تظاهراتی دراین شهر بر پا کردند تا همبستگی خود را با جنبش دانشجویی ایران به نمایش بگذارند.  

از طرفی خبر دستگیری قریب به سی نفر از "مادران عزادار ایران" که یک روز پیش از تظاهرات روز دانشجو به وقوع پیوسته بود تأثیر خاصی بر حال و هوای این گرد همایی گذاشته بود. این خبر ننگ آور دهان به دهان می گشت و نام مادران شیر دل ایران را در کنار فرزندان دانشجوی خود که در ماههای پس از انتخابات مورد شدید ترین آزارها و فشار ها از جانب حاکمیت قرار گرفته اند در کنار هم رقم میزد.


حامیا ن مادران عزادار ایران نیز باحضور خود در این اجتماع ضمن ابراز همدردی با مادرانی که فرزندان دانشجوی خود را ازدست داده و یا چشم انتظار آنها در زندانها هستند تلاش کردند تا اعتراض خود را در مورد بازداشتهای اخیر جمعی از مادران عزادار ایران درگرد همایی پارک لاله به گوش همگان برسانند.

شرکت کنندکان در این تظاهرات از هر عقیده و مسلکی در حمایت از خواست های مادران عزادار ایران همکلام بوده از امضای داد خواست آنان به آقای بان کیمون باهمدردی تمام استقبال می کردند.


باشد که به زودی آفتاب عدالت بتابد بر سر همه مردم ایران!

حامیان مادران عزادار ایران در لوس آنجلس
----********************************************************************
البته همان گونه که در اخبار شنیده اید خوشبختانه پس از دو روز حکومتیان خود تحت فشار، مادران بازداشت شده را آزاد کرده اند

کارزار تدارک دادگاه بین المللی
برای رسیدگی به کشتار زندانیان سیاسی در زندان های ایران



• بازماندگان کشتارهای دهه ی شصت برای تشکیل یک دادگاه نمادین بین المللی علیه جمهوری اسلامی فراخوان داده اند ...



اخبار روز: www.akhbar-rooz.com
پنج‌شنبه ۱۹ آذر ۱٣٨٨ - ۱۰ دسامبر ۲۰۰۹



اخبار روز: گروهی از بازماندگان کشتارهای دهه ی ۶۰ و قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۱٣۶۷ و همچنین جمعی از زندانیان سیاسی سابق، فعالین سیاسی، اجتماعی و فرهنگی با انتشار فراخوانی اعلام کرده اند که قصد دارند در یک دادگاه نمادین، جمهوری اسلامی را به دلیل کشتار زندانیان سیاسی در زندان ها به محاکمه بکشند. هدف این دادگاه نمادین، جلب توجه جهانیان به فجایعی که در زندان های ایران گذشته و می گذرد اعلام شده است. در این فراخوان از همه ی نیروهای آزادی خواه و عدالت طلب ایران و جهان دعوت شده است که این جمع را در تشکیل چنین دادگاهی یاری کنند.
متن این فراخوان و امضاکنندگان آن را در زیر می خوانید:



در تابستان سال ۱۳۶۷ شمسی، رژیم جمهوری اسلامی هزاران زندانی سیاسی را که دوران زندان و محکومیت خود را می گذراندند از سلول های زندان ها بیرون کشید و همه را از زن و مرد، دست بند و چشم بند زد و با درنده خوئی هرچه تمام تر در آمفی تئاترها و سالن های نمازخانه های زندان ها به دار آویخت و یا تیرباران کرد. در این کشتار سبعانه، نه دادگاهی در کار بود و نه اخطار و هشداری. تنها، یک کمیسیون مرگ، متشکل از سرسپردگان رژیم، با در دست داشتن حکم قتل زندانیان سیاسی از سوی خمینی، با چند پرسش کوتاه و پاسخ هائی که در مقابل آن می گرفت حکم مرگ صادر می کرد. بسیاری از این زندانیان، پیش از آن، به دادگاه رفته و حکم های زندان گرفته بودند و برخی از آنان حتی دوران محکومیت خود را گذرانده بودند.


آمار دقیق جانباخته گان این کشتار همگانی روشن نیست. رژیم جمهوری اسلامی، از دادن هرگونه اطلاعات در باره این کشتارها و مکان گورهای دسته جمعی جانباخته گان این بیداد عظیم خوداری می کند؛ اما، تاکنون نام پنچ هزار نفر از این جانباخته گان، به وسیله خانواده ها، احزاب، سازمان های سیاسی و نهادهای حقوق بشری روشن شده است و گورستان خاوران در جنوب تهران، یکی از گورهای شناخته شده ای است که بازماندگان و خانواده های زندانیان سیاسی از آن اطلاع یافته اند و دهم شهریور هر سال به یاد و در گرامی داشت عزیزان خود در آن گرد هم می آیند.


کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷، در ادامه و نقطه اوج کشتار مخالفان جمهوری اسلامی بود که به ویژه می توان از آن در سال های١۳۶٠ تا ١٣۶۳ نام برد که در این مدت بیش از ٢٠٠٠٠ تن ناپدید شدند و یا زیر شکنجه، یا در برابر جوخه های مرگ جان سپردند.


اکنون نیز در خیزش های اخیر و حضور میلیونی مردم ایران در خیابان ها در اعتراض به سلطه تبه کارانه رژیم جمهوری اسلامی، نیروهای انتظامی با درنده خوئی به مردم هجوم آوردند و با سرکوب، دستگیری، شکنجه و کشتار ده ها تن از تظاهرکنندگان برگ های دیگری بر این کارنامه جنایت کارانه افزودند.


اینک،
ما، گروهی از خانواده های این جان باخته گان، بخشی از زندانیان سیاسی جان به در برده از کشتارهای دهه ١٣۶٠، فعالان سیاسی، فعالان کارگری و دانشجوئی، مبارزان برابری خواه حقوق زنان و فعالان عرصه هنر، ادبیات، حقوق کودکان و دیگر زمینه های مبارزاتی، از دو سال پیش با برگزاری جلسات بسیاری برای ارزیابی زمینه ها بر آن هستیم که رژیم جمهوری اسلامی را به جرم جنایت علیه بشریت در یک دادگاه نمادین بین المللی به محاکمه بکشیم. این دادگاه بر آن است که کشتار زندانیان سیاسی، این تراژدی بزرگ انسانی و سایر قتل های رژیم را در مرکز توجه افکار عمومی مردم ایران و جهان قرار دهد.


به راستی،
فاجعه بزرگ و فراموش ناشدنی کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ١۳۶۷ به اندازه ای جنایت کارانه است که ما آن را به تنهائی برای محکومیت و سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی ایران کافی می دانیم.
از این رو، از همه مردم آزاده و آگاه، از زن و مرد و جوان، از روزنامه نگاران و فعالان سیاسی، فعالان کارگری و دانشجوئی، مبارزان برابری خواه حقوق زنان و فعالان عرصه هنر، ادبیات، حقوق و دیگر زمینه های مبارزاتی درخواست می کنیم به هر وسیله که ممکن است برای پیش برد عملی این دادگاه و اجرای این رسالت انسانی- تاریخی و در همبستگی با کارزار بسیج افکارعمومی مردم ایران و جهان، از این پیکار عدالت خواهانه پشتیبانی کنند. 


جمعی از خانواده های جانباخته گان دهه ۶٠- تهران، جمعی از مادران خاوران، جمعی از مادران جانباخته گان ده پنچاه و و دهه شصت، مادر سلاحی (مادر جانباخته گان سلاحی و مادر همسر جان باخته محمود محمودی)، مانی یوسفی (خانواده جان باخته؛ پدر و دو دائی)، مادر عصمت وطن پرست (مادر جانباخته گان جلیله و اعظم صیادی، خواهر جانباخته گان محمود، علی و منوچهر وطن پرست، خاله جان باخته جواد رحمانی)، ایمان شیرعلی (فرزند جان باخته ایرج شیرعلی، فعال سیاسی- اجتماعی)، شهنار کایدپور (خواهر جان باخته داریوش کایدپور)، شکوفه منتظری (فرزند جان باخته حمید منتظری)، رخشنده حسین پور رودسری (همسر جان باخته علی مهدی زاده ولوجردی، خواهر جانباخته گان حمید و رحیم حسین پور رودسری)، زریر جهانگیری(زندانی سیاسی سابق، خانواده جانباخته گان مهین جهانگیری، محمدقلی جهانگیری، الله قلی جهانگیری، جعفر جهانگیری)، حیدر جهانگیری (زندانی سیاسی سابق، خانواده جانباخته گان مهین جهانگیری، محمدقلی جهانگیری، الله قلی جهانگیری، جعفر جهانگیری)، محمدعلی زند کریمی (برادر جان باخته رئوف زارعی، زندانی سیاسی سابق)، سعید منتظری (برادر جان باخته حمید منتظری، فعال سیاسی)، شهلا طالبی (زندانی سیاسی سابق، همسر جان باخته حمید حیدری)، سهراب خوشبویی (برادر جانباخته گان سیروس، غلامعلی و ساسان خوشبویی)،زری عرفانی (خواهر جان باخته محمدحسین عرفانی)، مینا لبادی (همسر جان باخته علی اصغر ضیغمی)، ناهید سروستانی (خواهر جان باخته رستم اکبرپور، فیلم ساز)، سیروس آذری (برادر جان باخته خسرو دستاران، فعال سیاسی)، ضرغام اسدی (برادر جان باخته غضنفر اسدی، خواهرزاده جان باخته مسعود اسدی، فعال سیاسی)، نیما سروستانی (برادر جان باخته رستم اکبرپور، فعال سیاسی )، حسن مکارمی (همسر جان باخته فاطمه زارعی، هنرمند نقاش، خط نگار)، لاله بازرگان (خواهر جان باخته بیژن بازرگان)، نشمیل هندوش (خواهر جان باخته ناصر هندوش)، مریم نوری (همسر جان باخته رحمت فتحی، زندانی سیاسی سابق)، شهلا مولوی (همسر جان باخته جواد بهاریان شرقی، زندانی سیاسی سابق)، حسین زالزاده (برادر جان باخته ابراهیم زالزاده، فعال سیاسی)، نهضت اشترانی (فرزند جان باخته سلطانعلی اشترانی)، بیژن آل کنعان (برادر جان باخته ساسان ال کنعان، زندانی سیاسی سابق)، حسین حسینجانی مقدم (برادر جان باخته فرزانه حسینجانی مقدم، زندانی سیاسی سابق)، بانو صابری (همسر جان باخته مجتبی منشی رودسری)، سهیلا نیک نژاد (خانواده جانباخته گان علی اکبر مرادی، علی اشرف مرادی و علی پاشائی، فعال سیاسی)، آذر آل کنعان (زندانی سیاسی سابق، فعال سیاسی)، محمد جواد محبی (زندانی سیاسی سابق، فعال سیاسی)، رامین عبدالهی (زندانی سیاسی سابق، عضو موسس کانون شوراهای غرب تهران)، شکیب محب (زندانی سیاسی سابق، فعال سیاسی)، پیمان پیران (فعال دانشجوئی، زندانی سیاسی سابق)، منصوره باشکندی (زندانی سیاسی سابق، فعال سیاسی)، احمد موسوی (زندانی سیاسی سابق، فعال سیاسی)،هزیر پلاسچی (نویسنده، روزنامه نگار)، جعفر مرادی (زندانی سیاسی سابق، فعال سیاسی)، علی آشناگر (زندانی سیاسی سابق، فعال سیاسی)، محمد خوش ذوق (زندانی سیاسی سابق)، مجید میرزائی (زندانی سیاسی سابق)، منصور کوشان (نویسنده)، ایرج جنتی عطائی (نمایشنامه نویس، کارگردان تئاتر، ترانه سرا)، حسین محمدی (زندانی سیاسی سابق)، منوچهر صفرعلی(زندانی سیاسی سابق، فعال سیاسی)، سعید عرب (زندانی سیاسی سابق، فعال سیاسی)، عباس سماکار(شاعر، نویسنده)، ژیلا مساعد (شاعر، نویسنده)، بهروز پرتو (فعال سیاسی)، احمد نبوی (حقوقدان، فعال سیاسی)، صدیقه محمدی (فعال سیاسی، فعال جنبش زنان)، احمد اسکندری (کارشناس کرد)، نعمت آزرم(شاعر، پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی، عضو موسس کانون نویسندگان ایران، زندانی سیاسی رژیم سلطنتی)، بابک رحیمی (فعال سیاسی، روزنامه نگار)، وحید ولی زاده (روزنامه نگار، نویسنده)، بابک عماد (فعال سیاسی، زندانی سیاسی سابق)، شهین پویا (فعال سیاسی، فعال جنبش زنان)، اسفندیار منفردزاده (موسیقی دان)، الناز محجوب (روزنامه نگار، فعال جنبش زنان)، جمعی از زندانیان سیاسی سابق (تهران، گیلان، کردستان)، شاهین نجفی (هنرمند-خواننده)، پویان دانشیان (زندانی سیاسی سابق، فعال سیاسی)، سیاوش سلطانی (زندانی سیاسی سابق)، جمشید پایداری (زندانی سیاسی سابق، فعال سیاسی)، مهرنوش شفیعی (زندانی سیاسی سابق)، اسماعیل حق شناس (زندانی سیاسی سابق، فعال سیاسی)، اردوان زیبرم (زندانی سیاسی سابق، فعال سیاسی)، مسعود بلوچ (فعال حقوق بشر، مسئول رادیو بلوچی)، بنفشه ایزدی (زندانی سیاسی سابق)، میترا لاگر (زندانی سیاسی سابق)، مهرداد آهنگر (فعال سیاسی)، مسعود رئوف (کارگردان، هنرمند نقاش)، رضا آزاد (زندانی سیاسی سابق، هنرمند نقاش) ، ایرج مصداقی(زندانی سیاسی سابق، فعال سیاسی)، داریوش افشار (فعال حقوق بشر)، فرمان سیابی (زندانیان سیاسی سابق، فعال سیاسی)، پانته آ بهرامی (زندانی سیاسی سابق، فیلمساز)، شکوفه سخی (زندانی سیاسی سابق، پی اچ دی علوم سیاسی)، حسین مهینی (سینماگر، عکاس)، سوسن بهار (دبیر جمعیت الغای کار کودکان، سردبیر فصلنامه کودک و جوان داروک)، صلاح بختیار (زندانی سیاسی سابق، فعال سیاسی)، رویا صادقی (زندانی سیاسی سابق، فعال سیاسی)، زمان مسعودی (فعال سیاسی، سخنگوی حزب چپ آلمان-هامبورگ)، نصرت تیمورزاده (فعال سیاسی)، شیدا جهان بین (روزنامه نگار، فعال دانشجویی)، حمید کمالی(زندانی سیاسی دو رژیم سلطنتی و جمهوری اسلامی، فعال سیاسی).


www.irantribunal.com

مادر کیانوش و کامران آسا در مصاحبه با روز:
یک پسرم در سینه‌ خاک و یکى در کنج زندان

کاوه قاسمی کرمانشاهی

پنجشنبه ۱۹ آذر ۱۳۸۸

صبح روز 16 آذر کامران آسا برادر دانشجوی جان‌باخته کیانوش آسا، زمانى که مى‌خواست براى حضور در مراسم روز دانشجو وارد دانشگاه علم و صنعت شود از سوى مأموران انتظامى بازداشت شد. دانشگاه علم و صنعت محل تحصیل کیانوش در مقطع کارشناسی ارشد مهندسی پتروشیمی بود. دانشجویان این دانشگاه مى‌خواستند همزمان با روز دانشجو از کیانوش آسا نیز تجلیل به عمل آید، بنا بر این از خانواده وى نیز دعوت شده بود تا در این مراسم شرکت کنند.بازداشت کامران در حالی اتفاق مى‌افتد که هنوز شش ماه از کشته شدن برادرش در تجمع اعتراض آمیز 25 خرداد در میدان آزادی تهران نگذشته است. فاطمه فلاح، مادر کیانوش و کامران که داغدار از دست دادن فرزندش است، این بار در مصاحبه با روز از کامران گفته است و اینکه "به شدت" نگران اوست.




خانم فلاح کامران آسا کى و چگونه بازداشت شده است؟


روز 16 آذر بین ساعت 10 تا 11 صبح کنار در دانشگاه علم و صنعت در تهران توسط چند مأمور نیروی انتظامی بازداشت شده است. همراه یکى دیگر از بستگان ما که دوست کیانوش هم بود. البته این پسر را یک روز بعد با گرفتن تعهد آزاد کردند، اما گویا کامران را به زندان اوین منتقل کرده‌اند و من از این بابت خیلى نگران هستم.




کامران برای حضور در مراسم 16 آذر به تهران رفته بود؟


بله، دانشجویان و همکلاسى‌هاى کیانوش در دانشگاه علم و صنعت از ما دعوت کرده بودند تا به مناسبت روز دانشجو در مراسمى که قرار بود در تجلیل از کیانوش برگزار شود شرکت کنیم. همان طور که مى‌دانید کیانوش، دانشجوى نخبه‌ این دانشگاه بود و داشت ترم آخر فوق لیسانس در رشته‌ مهندسى پتروشیمى را مى‌گذراند.من خودم به دلیل بیماری نتوانستم بروم، اما کامران به نمایندگی از طرف خانواده رفت. آن روز تاج گلی را با عکس برادرش تهیه کرده بود که به دانشگاه ببرد،اما قبل از اینکه وارد دانشگاه شود او و همراهش را بازداشت کرده‌اند.




از وضعیت کامران خبر دارید؟ مى‌دانید کجاست؟


نه، به جز شب اول که با خواهرش تماس گرفت و گفت بازداشت شده، دیگر تماسى نداشته تا از وضعیتش باخبر شویم. اما کسی که با او بازداشت شد و روز بعد او را آزاد کردند مى‌گوید کامران و یک تعداد دیگر از بازداشتى‌ها را مى‌خواستند به اوین انتقال بدهند. من نمى‌دانم چرا پسرم را آزاد نکردند.مگر او چه کار خلافى انجام داده است. فقط مى‌خواسته در مراسم بزرگداشت برادرش در دانشگاه شرکت کند. تازه هنوز وارد دانشگاه نشده بود که بازداشتش کردند.




برای پیگیری وضعیت کامران چه اقدامی انجام داده‌اید؟


دخترم با آقای نیکبخت که وکیل پرونده کیانوش است صحبت کرد. گفتند فعلاً کاری از دست کسی بر نمى‌آید. الان هم که به تعطیلات برخوردیم، اما قرار شد شنبه به تهران برویم تا ببینیم چه مى‌شود. خودم هم گیج شدم. نمی‌دانم چکار باید بکنم. در تهران کسی را نداریم که دنبال کار کامران بفرستیم. خیلی مى‌ترسم. ما خاطره خوبى از این پیگیرى‌ها نداریم. یک هفته کامران و پرستو دخترم به تمام بازداشتگاه‌ها و بیمارستان‌هاى تهران راسر زدند، اما آخر کار کیانوش را در پزشکى قانونى پیدا کردند.اما این بارخودم شنبه مى‌روم در زندان اوین و تا وقتى کامران را آزاد نکنند از آن‌جا تکان نمى‌‌خورم. من دیگر تحمل ندارم که ببینم با این یکی پسرم هم چنین رفتاری مى‌کنند. مگر او چکار کرده است. ما داغداریم. باید این را درک کنند. عزیزترین کس مان را از دست داده‌ایم. این کم دردی نیست.




خانم فلاح به خاطر شرایط روحی نامناسبی که الان شما دارید نمى‌خواهم پرسش دیگری بکنم، اگر خودتان صحبتی دارید بفرمایید لطفاً.




نمى‌دانم باید چه بگویم. به خدا این انصاف نیست که من و خانواده ام اینقدر زجر بکشیم. کیانوش امید یک خانواده بود. نخبه‌ جامعه‌ علمى کشور بود. او را از دست دادیم. الان کامران هم گرفتار شده است. مگر این‌ها خودشان بچه ندارند که با بچه‌هاى مردم این‌طور رفتار مى‌کنند. من مادر چه گناهى کرده ام که باید یک بچه‌ام در سینه‌ خاک باشد و این یکى کنج زندان؟ آخر وجدان‌شان کجا رفته که با ما این کارها را مى‌کنند. کامران الان نان آور خانه و سرپرست خانواده است. دختر کوچکم از وقتی کیانوش را از دست دادیم به دلیل وابستگی عاطفی که به برادرش داشت دچار ناراحتی روحی شده است. الان هم که کامران را گرفتند باز هم این دخترم است که ضربه مى‌خورد. خودم دیگر هیچی. این دو شب اصلاً نتوانستم بخوابم. تا خوابم مى‌برد با فکر کیانوش و کامران از خواب مى‌‌پرم. از فکر اینکه چه بلایی سر کامران خواهد آمد دارم دیوانه مى‌شوم.کامران خودش هم دانشجو است. وقتی پدرشان فوت کرد، کامران مسئولیت تامین مخارج خانواده را به عهده گرفت تا کیانوش و خواهرانش بتوانند درس بخوانند. همین دو سال پیش با اصرار کیانوش رفت و امتحان کنکور داد. حالا هم به عنوان برادر کیانوش رفته همان دانشگاهى که برادرش در آن دانشجو بوده تا در مراسم بزرگداشت کیانوش شرکت کند.نمى‌دانم چطور دل‌شان آمده تاج گل و عکس کیانوش را از دست یک برادر داغدیده بگیرند و بازداشتش کنند. کامران باید آزاد شود. از مسئولین مى‌‌خواهم تا کامران را آزاد کنند. بیش‌تر از این ما را عذاب ندهند. ما یک خانواده داغدار هستیم، به جاى اینکه رعایت حال ما را بکنند این یکى پسرم را هم بازداشت کرده‌اند. خودتان را جای من بگذارید. چکار باید بکنم. چه کاری از دستم بر مى‌آید. کجا باید بروم. درد خود را به کى بگویم؟ 
تجمع خانواده های بازداشت شدگان ۱۶ آذر در مقابل دادگاه انقلاب
اسامی تعدادی از جوانان بازداشت شده در روز دانشجو اعلام شد








اخبار روز: www.akhbar-rooz.com
چهارشنبه ۱٨ آذر ۱٣٨٨ - ۹ دسامبر ۲۰۰۹



اخبار روز: روز چهارشنبه ۱٨ آذر ماه خانواده بازداشت شده های ۱۶ آذر در برابر دادگاه انقلاب تجمع کردند.
به گزارش فعالین حقوق بشر و دموکراسی در ایران خانواده ها از ساعت ٨:٣۰ رفته رفته به دادگاه انقلاب می آمدند بدلیل سردی هوا و بارش باران؛ داخل دادگاه انقلاب مملو از جمعیت خانواده هایی بود که سرگردان و حیران به دنبال خبری از عزیزان خود بودند.


تعدادی از بازداشت شده ها شهرستانی هستند که خانواده هایشان شبانه و با هر وسیله ای که می توانستند با وجود لغزنده بودن جاده ها خود را به تهران رسانده اند. اداره پیگیری اطلاعات اسامی تعدادی از بازداشت شده ها را تایید کرده اما هنوز از وضعیت عده زیادی خبری در دست نیست و تا ساعت ۱٣ هیچ اسمی به تایید دادگاه انقلاب نرسیده است.
تعدادی از افراد حاضر می گفتند به چشم خود دیده اند که عزیزانشان در حالی که زیر ضربات باتوم و شوک برقی و لگد نیروهای گارد به خصوص لباس شخصی ها قرار گرفته بودند بازداشت شده اند. خانواده هایی که بازداشتی آنها دختر بودند بیشتر از بقیه نگران و مضطرب به هر دری می زدند تا از وضعیت و محل نگهداری عزیزانشان اطلاع کسب کنند. صدای نفرین و لعنت به خامنه ای و احمدی نژاد حتی با صدای بلند در داخل دادگاه انقلاب شنیده می شد.



فعالین حقوق بشر و دموکراسی در ایران، در گزارش خود همچنین اسامی تعدادی از بازداشت شدگان روز ۱۶ آذر را به شرح زیر اعلام کرده اند:


۱- زهرا رجبی آقا پور ۲۵ ساله در چهاراه ولی عصر بازداشت شده
۲- آیدا رضایی فر ۲٣ ساله در ابوریحان بازداشت شده
٣- پریسا زارع زاده ۲٨ ساله در چهاراه ولی عصر بازداشت شده
۴- سارا علی پور ۲٣ ساله و دانشجو در فخر رازی بازداشت شده
۵- فاطمه عبداللهی پور ۴۷ ساله در ولی عصر بازداشت شده
۶- پروانه شاپوروند ٣۰ ساله محل بازداشت نامعلوم
۷- زینب محمدی ٣۱ ساله در ولی عصر بازداشت شده
٨-بهاره خادمی ۲۰ ساله در خیابان ۱۶ آذر بازداشت شده
۹- ابوالفضل گل محمدی ۲٨ ساله در خیابان وصال بازداشت شده
۱۰- علی ضیاء الدینی ٣۲ ساله محل بازداشت نامعلوم
۱۱- امیرحسین موسوی ۲۹ ساله در چهاراه ولی عصر بازداشت شده
۱۲- سروش رضایی ۲۱ ساله در مقابل دانشگاه هنر بازداشت شده
۱٣- محمد پیشکار ۱٨ ساله محل بازداشت نامعلوم
۱۴- امیر توسلی ۲۴ ساله در وصال بازداشت شده
۱۵- بهنام ماهوتیان ۲۶ ساله در ولی عصر بازداشت شده
۱۶- محسن شجاعی ۲٨ ساله مقابل صنعتی شریف بازداشت شده
۱۷- محمد ابراهیم فتحعلی ٣۵ ساله در کارگر جنوبی بازداشت شده
۱٨- امیر رضا سادات رضوی ۱٨ ساله در خیابان حافظ بازداشت شده
۱۹- محمد مهدی منصوری ۲۲ ساله دانشجوی پیام نور در فردوسی بازداشت شده
۲۰- احمد توانایی پور ۵۲ ساله در ولی عصر بازداشت شده
۲۱- کامران افشار نژاد ۲٨ ساله در انقلاب بازداشت شده
۲۲- حمید حسینی ۲۴ ساله محل بازداشت نامعلوم
۲٣- سلمان عسگری مقدم ۲۹ ساله در فخر رازی بازداشت شده
۲۴- حسین سالکی ۲۵ ساله در ولی عصر بازداشت شده
۲۵- احسان ناصحی ٣۱ ساله در فردوسی بازداشت شده
۲۶ – حامد کریمی ۲۴ ساله دانشجو در انقلاب بازداشت شده


قابل توجه است که غلامحسین محسنی اژه ای دادستان کل کشور پیش از این در مصاحبه ای مطبوعاتی مردم را تهدید کرده و گفته بود: از امروز به بعد هیچ اغماضی صورت نخواهد گرفت

 

Wednesday, December 9, 2009

   روز 16 آذر،  روز دانشجو، زنان گروه همبستگی با مادران عزدار در شهر کلن،  در تظاهرات ایرانیان ایالت نورد راین وستفالن در کلن ، شرکت کردند


Tuesday, December 8, 2009

مادران و شیر زنانی که اسطوره مقاومت نام گرفته اید

آنچه که به شما تبریک می گویم نه رهایی تان از بند بازداشتگاه کوته بینان است ، که گمان می بردند می توان بیکران آسمانی را که الهام بخش بلندترین پروازهاست در کنج قفس گنجاند، بلکه تبریک من از آن است که این تجربه ءگر چه دشوار نشان داد که چگونه قلب همه مردم دنیا با شمامی تپد . تنها ساعاتی از این خبر شوم گذشته بود که بسیاری سازمان های مدافع حقوق بشر آماده مداخله بود ند و اگر تا ساعاتی دیگر این بازداشت ادامه می یافت کمیسیون عفو بین الملل نیز در گیر ماجرا می شد


بادرود به شما آزاد زنان تاریخ


"حامیان مادران عزادار ایران در لوس آنجلس"


کلیه مادران داغدار و عزادار از بازداشتگاه وزرا عصر روز دوشنبه 16
آذر آزاد شدند

سه‌شنبه ۸ دسامبر ۲۰۰۹
روز دوشنبه در حالی که خانواده ها و سایر مادران همراه در پارک لاله مقابل بازداشتگاه وزرا از ساعت 8 صبح تجمع کرده بودند و خواهان آزادی مادران زندانی بودند مادران از ساعت 3 بعدازظهر در چند نوبت آزاد شدند . 

جالب اینکه این بار جوانان ، پیگیر آزادی مادران خود بودند واخبار ضد و نقیض از داخل بازداشتگاه آنها را نگران کرده بود ولی مادران با روحیه بسیار عالی وقتی آزاد می شدند همراه فرزندان و همسران خود محل را ترک نمی کردند و منتظر سایر بازداشتی ها بودند و وقتی آخرین نفر آزاد شد به خانه های خود باز گشتند . استقبال کنندگان از مادران با شعارهای درود بر مادر دلاور استقبال کردند.

دستگیر شدگان روز شنبه 14 آذر پارک لاله طبق آخرین اخبار مادران آزاد شده 33 نفر بودند که در بین آنان رهگذران جوان از جمله دختری 15 ساله نیزدیده شده است .

طبق مشاهدات مادران در این جریان 3 پسر جوان نیز در پارک لاله دسنگیر شده اند که اطلاعی از آنان در دست نیست .

به امید بر قراری عدالت و آزادی کلیه زندانیان عقیدتی و محاکمه علنی آمران و عاملان کشتار بهترین فرزندان ملت

مادران عزادار
88/9/16
ارسال شده توسط madarane azadar در 5:11 AM

Monday, December 7, 2009

sokhanrani Shirin Ebadi dar Haus of Lords London 


خانم‌ها و آقایان



مفتخرم که جایزه حمایت بین‌المللی از حقوق بشر امسال به من تعلق گرفته است. بی‌ شک اعطای این جایزه می‌‌تواند مرا در اعتلای فرهنگ دمکراسی و حقوق بشر در ایران یاری بخشیده و باعث دلگرمی‌ سایر مدافعان حقوق بشر در ایران باشد، زیرا آنان درمی یا بند که مردم جهان به وضعیت حقوق بشر در ایران بی‌ اعتنا نیستند.

بیش از سی‌ سال از انقلاب و تاسیس جمهوری اسلامی در ایران گذشته است، اما هنوز هم دادگاه‌های انقلاب بکار خود ادامه داده و با صدور احکام اعدام و زندان‌های طویل المدت، سعی‌ در ارعاب آزادی خواهان دارند.

بیش از سی‌ سال از تأسیس جمهوری اسلامی در ایران گذشته است اما هنوز مجازات‌هائی چون سنگسار، قطع دست دزد، به صلیب کشیدن، اعدام مجرمین کمتر از ۱۸ سال در قوانین ایران وجود دارد، استدلال جمهوری اسلامی ایران برای اجرای چنین مجازات‌هایی تبعیت از شریعت اسلامی است که البته استدلالی است نا درست. زیرا چنین مجا زات هائی در اغلب ممالک اسلامی مانند مالزی، اندونزی، تونس، مراکش، مصر و تعدادی دیگر سالهاست که منسوخ شده است و حکومت جمهوری اسلامی ایران و قانون گزاران وی باید پاسخ گوی این سئوال باشند که آیا فقط آنان قادر به درک و تفسیر شریعت اسلامی هستند و سایر مسلمانان در کشور‌های اسلامی دیگر راهی‌ به خطا رفته اند؟

خصوصاً آنکه تعدادی از فقها ایرانی نیز بر این اعتقاد اند که می‌‌توان قوانین دیگری داشت، اما چون فاقد نفوذ سیاسی هستند به نظرات فقهی‌ آنان توجّهی نمیشود.

بیش از سی‌ سال از انقلاب در ایران می‌گذرد، اما مردم حق ندارند به هر کس که ما یل باشند به عنوان نماینده پارلمان یا رئیس جمهور رای دهند، زیرا در هر انتخاباتی که صورت می‌‌گیرد، صلاحیت داوطلبان باید در ابتدأ به تصویب شورای نگهبان رسیده و سپس مردم حق دارند از بین آنان فرد یا افرادی را انتخاب کنند- اعضای شورای نگهبان منتخب مردم نبوده، بلکه انتصابی می‌‌ با شند.

بیش از سی‌ سال از تاسیس جمهوری اسلامی ایران می‌‌گذرد، اما تبعیضا ت ناروای قانونی هم چنان حقوق زنان را در ایران پایمال می‌کند، از جمله ارزش جان یک زن نیمی از ارزش جان یک مرد است- شهادت دو زن در دادگاه معادل با شهادت یک مرد است- یک مرد می تواند چهار همسر داشته باشد و بسیاری قوانین تبعیض آمیز دیگر و نکته جالب تر آن‌ که زنان ایرانی که این چنین از حقوق انسانی‌ خود محروم شده اند، حتی از مردان هم وطن خود تحصیل کرده تر هم هستند، زیرا از سالها قبل بیش از ۶۵% از دانشجویان دانشگاههای ایران دختر هستند.

اقوام متعددی از جمله کرد، بلوچ، آذری و عرب زبان در ایران بسر میبرند و طبق قانون اساسی‌ جمهوری اسلامی ایران حق دارند که زبان خود را در مدارس تدریس کنند، اما تا کنون چنین حقی‌ به آنان داد نشده است و همین امر سر آغاز اختلافات سیاسی اقوام فوق الذکر با حکومت مرکزی است.

آزادی بیان در ایران محدود است. حتی طبق قانون مطبوعات، انتقاد از قانون اساسی‌ در نشریات ممنوع بوده و باعث تعطیلی آنان خواهد شد. از ابتدای انقلاب تا کنون بسیاری از خبرنگاران، نویسندگان، دانشجویان، وکلای دادگستری و مدافعان حقوق بشر فقط به جرم بیان عقاید خود به زندان رفته اند. تعدادی از آنان نیز پس از رهائی از زندان مجبور به ترک وطن شده اند. دامنه سا نسور حتی به سایت‌های اینترنتی هم کشیده شده است، بسیاری از سایت ها از جمله سا یتهای مربوط به حقوق زن را فیلتر کرده اند.

متاسفانه بعد از انتخابات ریا ست جمهوری که در ماه خرداد صورت گرفت وضعیت حقوق بشر در ایران روز به روز نیز بدتر شده است تا حدی که سازمان ملل متحد چند روز قبل برای بیست و پنجمین بار حکومت جمهوری اسلامی ایران را به علت نقض حقوق بشر محکوم نمود.

مبارزه برای دست یابی‌ به حقوق بشر و دمکراسی که از سالها قبل در ایران شروع شده بود هم اکنون با گستردگی بیشتری در جریان است- این جنبش که نام دیگر آن جنبش سبز است مسالمت آمیز بوده و علیرغم خشونت دولتی که با آن مواجه است هرگز حاضر نشده است دست به خشونت زند.

طبق آماری که مقامات دولتی اعلام کرده اند بیش از چهار هزار نفر از ابتدای انتخابات تا کنون دستگیر شده اند- که البته تعداد واقعی‌ دستگیر شد گان بسیار بیشتر از این رقم است- تعدادی از دستگیر شد گا ن در زندان و تحت شکنجه به قتل رسیدند- چند نفر نیز در زندان مورد تجاوز جنسی‌ قرار گرفتند. تعدادی از دانشجویان، از دانشگاه‌ها اخراج شدند. ساعت سه بعد از نیمه شب به خوابگاه دانشجویان دانشگاه تهران حمله کردند با شلیک گلوله ۵ دانشجو کشته و چند نفر زخمی شدند. در خیابان به سوی مردم بیگناه شلیک شد- تعدادی کشته شدند. آمارها ی دولتی تعداد کشته شدگان را حدود بیست نفر اعلام کرده اند ولی‌ تعداد واقعی‌ هنوز مشخص نیست زیرا نه تنها حکومت تا کنون حاضر به اعلام اسامی کشته شدگان نشده بلکه با تهدید خانواده قربانیان مانع از اطلاع رسانی شده و حتی اجا زه برگزاری هر گونه مراسم و یا دبود را هم نمی دهند.

هم اکنون نیز در تهران و شهرهای بزرگ ایران به مناسبت روز دانشجو تظاهرات گسترده‌ای در جریان است و نیروهای حکومتی بی‌ رحمانه دست به خشونت زده اند.

در چنین شرایطی مادرانی که فرزندانشان در جریان اعتراضات مردمی کشته شده و یا دستگیر شده اند و هم چنین سایر زنانی که مخالف سرکوب و خشونت‌های دولتی هستند، کمیته مادران عزادار را تشکیل داده اند. این مادران هر شنبه بعد از ظهر با لبانی خاموش و چشمانی اشکبار در حالی‌ که عکس عزیزان خود را حمل می‌‌ کنند در پارک لاله- یکی‌ از پارک‌های شهر تهران- گرد هم می‌‌آیند و یاد جوانان خود را گرامی‌ می‌‌دارند. با وجودی که این مسالمت آمیز‌ترین شیوه اعتراض به خشونت‌های دولتی است اما متاسفانه مأمورین دولتی همین اندازه را هم بر نمی تابند و بار‌ها به جمع آنان حمله کرده، آنان را مضروب و تعدادی را نیز دستگیر کرده اند. در بسیاری از شهرها از جمله در کلن، ونیز، فلورا نس، رم ، پاریس، کمیته ها ئی برای اعلام هم دردی و همکاری با کمیته مادران عزادار تشکیل شده است.

من که خود را هم درد و همراه با مادران عزادار می‌‌دانم با افتخار این جایزه را به پاس تحمل فراوان آنان ، به این کمیته تقد یم می‌‌کنم. باشد که خون پاک جوانان بیگناه و بی‌ پناه ما ن، آزادی و دمکراسی را برای ایران به ارمغان آورد. به امید آن‌ روز

شیرین عبادی



تجمع خانواده هاي بازداشت شدگان پارک لاله مقابل بازداشتگاه وزراء

دوشنبه ۷ دسامبر ۲۰۰۹
امروز هم خانواده هاي بازداشت شدگان پارک لاله (14آذر 1388) از ساعت 8 صبح جلوي بازداشتگاه وزراء جمع شدند تا همانطور که قرار بود قاضي بيايد و به پرونده ها رسيدگي کند. ولي متاسفانه نه از آمدن قاضي خبري شد و نه ماموران بازداشتگاه پاسخ صحيح به آنان دادند. گاهي مي گفتند دستگيرشدگان را به اوين مي فرستند و در دادسراي اوين به وضعيتشان رسيدگي مي شود،‌گاهي مي گفتند به دادگاه انقلاب مي فرستند و شما مي توانيد به آنجا برويد. خلاصه تا ساعت 12:30 که اين مطلب را مي نويسم هنوز همچنان خانواده ها بلاتکليف و نگران پشت در وزراء جمع شده اند. جالب اينجاست که ماموران بازداشتگاه به جاي پاسخگويي به خانواده ها فقط نگران تجمع آنان در پشت در بازداشتگاه بودند.
ما مادران عزادار ضمن اينکه خواهان آزادي بي قيد و شرط بازداشت شدگان هستيم . همچنين مصرانه از مسئولين مي خواهيم که پاسخگوي اين اعمال غيرقانوني خود از گرفتن بدون دليل و نگه داشتن بدون دليل و جواب ندادن به خانواده ها باشند.
ارسال شده توسط madarane azadar در 1:10 AM