Saturday, May 15, 2010

فراخوان مشترک 9 حزب و سازمان سیاسی

۹ حزب و سازمان سیاسی اپوزیسیون، در بیانیه ی مشترکی از نیروهای آزادیخواه دعوت کرده اند در گردهمائی‏ها و تظاهراتی که روز شنبه در اعتراض به اعدام ها و سرکوب در ایران صورت می گیرد، شرکت کنند ...


اخبار روز: www.akhbar-rooz.com
آدينه ۲۴ ارديبهشت ۱٣٨۹ - ۱۴ می ۲۰۱۰


اخبار روز: ۹ حزب و گروه اپوزیسیون روز پنجشنبه با انتشار فراخوان مشترکی از نیروهای آزادی خواه دعوت کرده اند در اجتماعات روز شنبه ۲۵ اردیبهشت (۱۵ مه) در اعتراض به اعدام های سیاسی در ایران شرکت کنند. متن این فراخوان مشترک به شرح زیر است:


جمهوری اسلامی پنچ زندانی سیاسی به نام‌های فرزاد کمانگر، شیرین علم هولی، فرهاد وکیلی، علی حیدریان و مهدی اسلامیان را در سحرگاه روز یکشنبه ١٩ اردیبهشت در زندان اوین به دار آویخت. اعدام پنج زندانی سیاسی با معیارهای انسانی، قوانین بین‌المللی و حتی با قوانین جمهوری اسلامی هم مغایرت دارد.
اعدام پنج زندانی سیاسی در آستانه سالگرد ٢٢ خرداد، نشانگر واهمه سران رژیم از برآمد اعتراضی مردم است. آن‌ها با راه انداختن ماشین اعدام، می‌خواهند فضای رعب و وحشت بر کشور حاکم گردانند،از حضور مردم در خیابانها و انسجام اعتراضات عمومی علیه جمهوری اسلامی جلوگیری کنند و نگذارند مردم علیه دیکتاتوری شعار دهند. غافل از اینکه ماشین سرکوب و اعدام‌، ناکارائی خود را در سه دهه گذشته در فرونشاندن جنبش اعتراضی نشان داده است. اگر سرکوب و اعدام قادر بود صدای اعتراض مردم علیه دیکتاتوری را خاموش سازد، امروز سرکوب‌گران این چنین از حرکت اعتراضی مردم در ٢٢ خرداد در وحشت به سر نمی‌بردند.
ده‏ها نفر دیگر از هموطنان ما در کردستان، تهران و برخی دیگر از مناطق ایران در بیدادگاه‌های رژیم محکوم به اعدام شده‏اند و خطر مرگ جان آن‏ها تهدید می‏کند. باید ماشین سرکوب و اعدام جمهوری اسلامی را متوقف کرد و اجازه نداد که گردانندگان رژیم بیش از این فرزندان کشور ما را اعدام کنند.
ما احزاب و سازمان‌های سیاسی، از تمام نیروهای آزادیخواه دعوت می‌کنیم که روز شنبه ٢٥ اردیبهشت (١٥ ماه مه) در کشورها و شهرهای مختلف در گردهمائی‏ ها و تظاهرات شرکت کرده و صدای اعتراض خود را علیه اعدام‌ها به گوش جهانیان برسانند و همدردی خود را با خانواده اعدام‌شدگان ابراز دارند.
روز شنبه هر کجا که هستیم گردهم بیاییم و یکپارچه و یکصدا اقدام جنایتکارانه رژیم را محکوم کنیم و خواهان لغو تمامی احکام اعدام و آزادی همه زندانیان سیاسی شویم.

اتحاد جمهوریخواهان ایران
حزب دمکرات کردستان ایران
حزب دمکراتیک مردم ایران
حزب کومه‌له کردستان ایران
جبهه ملی ایران-اروپا
سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران
سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
شورای موقت سوسیالیست های چپ ایران
شورای همآهنگی جنبش جمهوریخواهان دمکرات و لائیک ایران


پنج‌شنبه ۲٣ اردیبهشت ۱٣٨۹ - ۱٣ می ۲۰۱۰

بیانه گروه همبستگی با مادران عزادار ایران در شهر کلن در اعتراض به اعدامها


15 ماه مه

بار د یگر جمهوری اسلامی جان 5 تن از فرزندان پرشور میهن ما را گرفت. اینها که جرمی جزآزادی خواهی نداشتند تحت شدیدترین شکنجه ها قرار گرفتند تا به کارهای ناکرده اعتراف کنند و در بیدادگاهی به اعدام محکوم شدند.

ما حامیان مادران عزادار در شهر کلن که هر یکشنبه در جلوی کلیسای بزرگ شهر اکسیون برگزار می کنیم، تا خواستهای مادران عزادار ایرانی را بازتاب دهیم، در رنج مادران و همه یاران این عزیزان شریکیم. خواست مادران عزادار آزادی همه زندانیان سیاسی، شناسایی و محاکمه عاملین و آمرین شکنجه ها و قتل زندانیان و لغو حکم اعدام است.


شیرین عزیز، ما متاسفیم که تا همین چند روز پیش عکست را که زیرش نوشته بود محکوم به اعدام در دست می گرفتیم و امروز زیر آن عکس می نویسیم اعدام شده در تاریخ 9 مای. خودت درست گفتی که گروگان هستی آری تمام زندانیان در زندانهای جمهوری اسلامی گروگان هستند تا آن گاه که دستگاه خلافت تشخیص دهد که وقت ایجاد ترس و هراس است. هم بندانت در خاطراتشان از تو می نویسند که تو با آنکه محکومیت اعدام داشتی همواره نگران زندانیان دیگر بودی و همواره از وضع آنها پرس و جو می کردی امروز نام تو نه فقط در کردستان که در تمام ایران یاد آور زنی است تلاشگر، پرشور و مهربان که برای تغییر در زندگی خود به پا خاست ولی افسوس که پای آرزوهایش در بندهای زندان گرفتار شد. زنی که شب با حیله ای او را از سلول ربودند و به پای اعدام بردند و به او حتی مجال آن ندادند که با هم بندان خود وداع کند.


مردم ایران امروز در اندوه فرزندان خود سوگوار است. دراندوه شیرین، فرزاد، علی، مهدی و فرهاد. میدانیم که میدانستید بعد از مرگتان زنده میشوید . و این را مادر کمانگر به چشم خود دید و گفت که فرزاد من نمرده ، تازه زنده شده .

میدانیم که میدانستید بعد از مرگتان نه تنها ایرانیان بلکه همه آزادیخواهان در جهان به پا می خیزند . و ما به چشم خود در اقصا نقاط دنیا این را می بینیم .

عزیزان! ما به پای خونتان ایستاده ایم و عزم ما برای رسیدن به خواستهای تعیین شده استوارتر شده است.

یادشان گرامی باد و برای همه تلاشگران حقوق بشر در راهی که پیش گرفته اند آرزوی استواری داریم. دوسنان این آن چیزی است که این عزیزان از ما می خواهند.

Friday, May 14, 2010

شعر جدید سیمین بهبهانی در اعتراض به اعدام ۵ نفر در ایران

سیمین بهبهانی

در پی انتشار خبر اعدام پنج زندانی ایرانی در زندان اوین، اعتراض هایی از سوی فعالان حقوق بشر، گروه های سیاسی و شهروندان ایرانی صورت گرفته است.

دیده بان حقوق بشر و عفو بین الملل، و میرحسین موسوی و مهدی کروبی، از رهبران مخالف دولت ایران، در واکنش هایی جداگانه، این اعدام ها را محکوم کردند.

سیمین بهبهانی، شاعر ایرانی، شعر تازه و منتشر نشده خود در این باره را در اختیار بخش فارسی بی بی سی قرار داده است:

بگو چگونه بنویسم یکی نه، پنج تن بودند

نه پنج، بلکه پنجاهان به خاطرات من بودند

*

بگو چگونه بنویسم که دار از درخت آمد

درخت آن درختانی که خود تبر شکن بودند

*

بگو چگونه بنویسم که چوب دارها روزی

فشرده پای آزادی به فرق هر چمن بودند

*

نسیم در درختستان به شاخه ها چو می پیوست

پیام هاش دست افشان به سوی مرد و زن بودند

*

کنون سری به هر داری شکسته گردنی دارد

که روز و روزگارانی یلان تهمتن بودند

*

چه پای در هوا مانده چه لال و بی صدا مانده

معطل اند این سرها که دفتری سخن بودند

*

مگر ببارد از ابری بر این جنازه ها اشکی

که مادران جدا مانده ز پاره های تن بودند

*

ز داوران بی ایمان چه جای شکوه ام کاینان

نه خصم ظلم و ظلمت ها که خصم ذوالمنن بودند

برای شنیدن شعر با صدای شاعر به لینک زیر نیز میتوانید کلیک کنید

http://www.bbc.co.uk/persian/arts/2010/05/100513_simin_behbahani_poem.shtml

Thursday, May 13, 2010

Public Statement by a number of Iranian human rights, civil rights and women’s rights activists

May 11, 2010

https://spreadsheets.google.com/viewform?formkey=dGhVcDZEd0V6RDlpbDI4YlFBSUJhbHc6MQ

In the early hours of Sunday 9 May 2010 five people including one woman were executed in Iran. Farzad Kamangar, Farhad Vakili, Ali Haydarian, Mehdi Eslamian and Shirin Alam Houie are the latest victims of the death penalty. But if ever possible, their executions were even more deplorable because they were not tried by a competent court observing Islamic Republic’s own internal laws. The cases of three of those executed were still under review. Some families were promised that their loved ones would be reprieved. They spoke with their families on Saturday afternoon without either party knowing that this was to be the last time they heard each other’s voice and suddenly ... Evin’s phone lines went down.

Farzad, Shirin, Farhad, Ali and Mehdi were repeatedly tortured, ill treated and degraded and deprived of the most basic right of legal counsel. No one including their lawyers and families had any knowledge of their impending executions. The condition under which they passed the last night of their lives is not yet known. It is obvious however, that they were not even allowed a final farewell with their loved ones. Letters that these five individuals had written previously from prison told of the atrocious conditions they had to endure while their fate was being decided by the so called Islamic justice.

At least 388 people were executed in 2009 including minors and juvenile offenders. According to Amnesty International reports, the annual number of executions in Iran has almost quadrupled since 2005. As was most apparent during the show trials of summer 2009, none of those executed received fair trials. In addition to 130 juvenile offenders, 22 Kurds, 6 Baluchis, 1 Iranian Arab and 14 individuals in Tehran have been identified who remain at the imminent risk of execution.

As we express our abhorrence at these executions, we also express our grave concern for all those who remain in detention after the June 2009 presidential election under pressure to accept false charges that potentially carry the death penalty as ultimate punishment.

We condemn the State’s acts of violence against its own people and urge the international community of human rights defenders, especially at the United Nations to condemn the recent executions and to bring pressure on the Islamic Republic to facilitate the visits of Special Rapporteurs to Iran to examine the prisons, talk to the families and investigate the atrocities committed by the Islamic Republic.

We ask all human rights organisations to strongly condemn the shameful use of the death penalty as a political tool of oppression in Iran.

cc: The Secretary General – United Nations

The Office of the High Commissioner of Human Rights

Amnesty International

Human Rights Watch
* Erforderlich


Powered by Google Text & Tabellen


برای نجات محکومان به اعدام در ایران بشتابید!


https://spreadsheets.google.com/viewform?formkey=dHhYelZuUUhacXJMMDd6RkZYUlFwTmc6MQ

درخواست جمعی از فعالان مدنی ایران از نهادهای حقوق بشری بین المللی

برای نجات محکومان به اعدام در ایران بشتابید!

صبح یکشنبه 19 اردیبهشت 1389 پنج نفر در ایران اعدام شدند. فرزاد کمانگر، فرهاد وکیلی، علی حیدریان، مهدی اسلامیان و شیرین علم هویی آخرین قربانیان خشونت سیاسی در ایران، درحالی اعدام شدند که حکمشان بر اساس بررسی دادگاهی صالح اعلام نشده بود. از این پنج تن، پرونده سه نفر بر اساس ماده 18 در دست بررسی بود و به خانواده های بعضی از آنان قول آزادی داده شده بود. آنها روز شنبه با خانواده های صحبت کرده بودند ، بدون اینکه بدانند آخرین بار است که صدای هم را خواهند شنید و ... ناگهان تلفنهای اوین قطع شد.

فرزاد، شیرین، فرهاد، علی و مهدی در مدت زندانی بودن خود ، نه تنها مورد شکنجه، توهین و غیر انسانی ترین رفتار های پرخشونت قرار گرفته بودند، که از پایه ای ترین حقوق زندانی یعنی دسترسی به وکیل در بسیاری از مراحل دادرسی نیز برخوردار نبودند. از غیر قانونی ترین ابعاد این فاجعه می توان از عدم اطلاع افراد خانواده و وکلای مدافع آنان از این اعدام ها نام برد. شرایطی که آنان آخرین شب زندگی خود را به اتمام رساندند هنوز بر هیچکس مشخص نیست ولی تا هم اینجا روشن است که آنها حتا امکان خداحافظی با عزیزان و نزدیکان خود را نیز بدست نیاوردند.

در سال 2009 حداقل 388 نفر در ایران اعدام شده اند که شامل کودکان و مجرمان کمتر از 18 سال هم بوده است. بنا به گزارشهای سازمان عفو بین الملل تعداد اعدام ها در پنج سال گذشته چهار برابر شده است و همانگونه که در دادگاه های نمایشی تابستان 2009 نشان داده شده است کوچکترین عدالت ، انصاف و بی طرفی در این دادگاه ها حاکم نبوده است. اضافه بر این، بیش از 130 کودک در ایران در انتظار اعدام به سر می برند. همچنین بیست و دو کُرد، شش بلوچ، یک عرب ایرانی و چهارده نفر در تهران نیز که در خطر اجرای حکم اعدام قرار دارند، شناسایی شده اند.

ما جمعی از فعالان حقوق بشر و فعالان مدنی با اعلام انزجار از این اعدامها، نگرانی شدید خود را درباره وضعیت بازداشت شدگان بعد از انتخابات ریاست جمهوری ابراز می داریم که تحت شدیدترین فشارها برای قبول اتهام های ساختگی قرار دارند که در نهایت حکم اعدام را بدنبال دارد.

ما ضمن محکوم کردن این رفتار حکومت ایران، از تمامی نهادهای بین المللی به ویژه سازمان ملل مصرانه درخواست می کنیم که در شرایط پرخطری که محکومان به اعدام در زندانهای ایران را تهدید می کند، برای جلوگیری از اجرای حکم سایر محکومان و بررسی اتهام کسانی که به خاطر داشتن عقیده و مرام سیاسی یا عقیدتی محکوم شده اند، بر اعزام گزارشگران ویژه حقوق بشر به ایران پا فشاری جدی کنند.

همچنین از نهادهای حقوق بشری می خواهیم که با صدور بیانیه سوء استفاده شرم آور حکومت ایران از اعدام ، برای ایجاد وحشت و سرکوب و خفقان را با قاطعیت محکوم کنند.

رونوشت : دفتر دبیرکل سازمان ملل

شورای حقوق بشر سازمان ملل

امنستی اینترنشنال

دیده بان حقوق بشر
* Erforderlich


حامیان مادران عزادار ایران در شهر اسلو / نروژ
ما بی شماریم


به گروه حامیان مادران عزادار اضافه شد . حامیان مادران شهر اسلو/نروژ از ژانویه 2010 شروع به فعالیت کرده و به شبکه سراسری حامیان مادران پیوسته . از فیس بو ک آنها دیدن فرمائید

http://www.facebook.com/?ref=home#!/profile.php?id=100000962520029&ref=ts



فراخوان تظاهرات «نه به اعدام» در شهر کلن
دعوت مشترک نهادها و سازمان های سیاسی، فرهنگی و حقوق بشری

• بیست گروه و سازمان سیاسی و فرهنگی و مدافع حقوق بشر روز شنبه در شهر کلن آلمان علیه اعدام ها در ایران تظاهرات می کنند ...

'... نمی توانم تصور کنم در سرزمین "صمد"، "خانعلی" و "عزتی" معلم باشیم و همراه ارس جاودانه نگردیم. نمی توانم تجسم کنم که نظاره گر رنج و فقر مردمان این سرزمین باشیم و دل به رود و دریا نسپاریم و طغیان نکنیم؟...'
از نامه های فرزاد کمانگر

برای محکوم کردن اعدام جنایتکارانه فرزاد کمانگر، شیرین علم‌هولی، علی حیدریان، مهدی اسلامیان و فرهاد وکیلی در گرد هم آیی روز شنبه‌ به‌ هم می پیوندیم.
این موج تازه‌ اعدام زندانیان سیاسی، مدنی و روزنامه‌نگاران تنها به‌ کردستان ختم نخواهد شد. به کار انداختن ماشین اعدام سرآغاز دور دیگری برای ایجاد رعب و وحشت می باشد. این بار داس قلع و قمع آشکار خون آشامان رژیم جمهوری اسلامی فرزندان کرد را به کام مرگ کشانده‌ و می خواهد تمام ایران را فرا گیرد. سکوت جایز نیست!
"هر دار که در کردستان به پا می دارند تا نازنین تنی تجربه کند رقص مرگ را، آغازیست برای برپایی دار در دیگر نقاط میهن."

به‌ منظور جلوگیری از اعدام های بعدی در ایران در تظاهرات روز شنبه‌ شرکت کنیم.

شنبه ۱۵ ماه می ساعت سه و نیم بعد از ظهر
Ebertplatz Köln محل تجمع میدان ابرت پلاتز

1- جمعیت کردهای مقیم کلن ۲- جمعیت دفاع از زندانیان سیاسی ایران ٣- کمیته همبستگی با اعتراضات مردم ایران- آخن ۴- اتحاد برای ایران (کلن – بن) ۵- پشتیبانان دمکراسی و حقوق بشر اسن ۶- مادران صلح - دورتموند ۷- ایران آزاد- کانون دفاع از حقوق بشر، آزادی و دمکراسی (بوخوم، دورتموند) ٨- گروه همبستگی با مادران عزادار ایران - کلن ۹- کمیته جمعی از ایرانیان نورد راین وستفالن (کلن، اسن، دورتموند، دوسلدورف، بوخوم) ۱۰- جمعیت پشتیبانی از مبارزات دموکراتیک مردم ایران ـ کلن ۱۱- جوانان و دانشجویان موج سبز ـ کلن ۱۲- تلاش – کانون حمایت از مبارزات مردم ایران ۱٣- جوانان مستقل ۱۴- اتحاد برای ایران (دوسلدورف) ۱۵- پشتیبانان جنبش سبز - مونستر ۱۶- انجمن پویا – کلن ۱۷- چپ دمکرات آذربایجان (هئیت تحریریه سایت آذربایجان) ۱٨- خانه همبستگی مهر


و با پشتیبانی
کانون ره آورد آخن
جمعی از زنان انجمن کلن
دعوت به تظاهرات

غم ات سرتاسرِ جان را گرفته ست
از این شلاق وُ دار وُ خنجر وُ تیر
وطن، محبوبِ من، تا کی ببینم
تو را غرقِ به خون وُ ، پا به زنجیر


م. ش.

یاران عزیز
باز هم به تعداد مادران عزادار اضافه شد . باز هم خانواده ها ی دیگری به سوگ عزیزان نشستند. باز هم به جنایات رژیم جمهوری اسلامی افزوده شد. با نشستن در کنج و به دور ، مات و مبهوت نگریستن و گریستن کاری به پیش نمی رود . بیائید با هم و شانه به شانه هم فریاد بر آوریم و دست در دست هم و متحد مادران عزادار را حمایت کنیم . به ملت در بند کشیده دلگرمی بخشیم و باز هم مشتی دیگر بر دهان خونخواران رژیم بکوبیم

گروه همبستگی با مادران عزادار ایران در شهر کلن از همه ایرانیان غیور و متعهد به ملت و معتقد به آزادی دعوت می کند که در روز شنبه 15 ماه می ساعت 15:30 در محل
EbertPlaz
در تظاهراتی که به همراه چندین گروه دیگر ایرانیان ساکن کلن و شهرهای اطراف تدارک دیده شده شرکت کنند

به امید پیروزی و رهائی ملت

خبر کوتاه بود

هوشنگ ابتهاج (ه ا سایه)1

Tue / 11 05 2010 / 18:07


خبر کوتاه‌ بود
اعدام‌ شان‌ کردند!
خروش‌ دخترک‌ برخاست‌
لبش‌ لرزید
دو چشم‌ خسته‌اش‌ از اشک‌ پر شد
گریه‌ را سر داد
و من‌ با کوششی‌ پر درد
اشکم‌ را نهان‌ کردم‌
چرا اعدامشان‌ کردند؟
می‌پرسد ز من‌، با چشم‌ اشک‌آلود
عزیزم‌، دخترم‌
آنجا شگفت‌انگیز دنیایی‌ست‌
دروغ‌ و دشمنی‌ فرمانروایی‌ می‌کند آنجا
طلا، این‌ کیمیای‌ خون‌ انسان‌ها
خدایی‌ می‌کند آنجا
شگفت‌انگیز دنیایی‌ست‌
که‌ همچون‌ قرن‌های‌ دور
هنوز از ننگ‌ آزار سیاهان‌، دامن‌ آلوده‌ست‌
در آنجا حق‌ و انسان‌ حرف‌های‌ پوچ‌ و بیهوده‌ست‌
در آنجا رهزنی‌، آدم‌کشی‌، خون‌ ریزی‌ آزادست‌
و دست‌ و پای‌ آزادی‌ در زنجیر
عزیزم‌، دخترم‌
آنان‌ برای‌ دشمنی‌ با من‌
برای‌ دشمنی‌ با تو
برای‌ دشمنی‌ با راستی‌ اعدام‌ شان‌ کردند
و هنگامی‌ که‌ یاران‌
با سرود زندگی‌ بر لب‌
به‌ سوی‌ مرگ‌ می‌رفتند
امید آشنا می‌زد چو گل‌ در چشمشان‌ لبخند
به‌ شوق‌ زندگی‌، آواز می‌خواندند
و تا پایان‌ به‌ راه‌ روشن‌ خود با وفا ماندند
عزیزم‌
پاک‌ کن‌ از چهره‌ اشکت‌ را، ز جا برخیز
تو در من‌ زنده‌ای‌، من‌ در تو
ما هرگز نمی‌میریم‌
من‌ و تو با هزارانِ دگر
این‌ راه‌ را دنبال‌ می‌گیریم‌
از آن‌ ماست‌ پیروزی‌
از آن‌ ماست‌ فردا
با همه‌ شادی‌ و بهروزی‌
عزیزم‌
کار دنیا رو به‌ آبادی‌ست‌
و هر لاله‌ که‌ از خون‌ شهیدان‌ می‌دمد امروز
نوید روز آزادی‌ست
جای حضور فریاد است

شعر تازه ی سیمین بهبهانی
چهارشنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۸۹
هرچند دخمه را بسیار خاموش و کور می بینم
در انتهای دالانش یک نقطه ی نور می بینم

هرچند پیش رو دیوار بسته ست راه بر دیدار

در جای جای ویرانش راه عبور می بینم

هرچند شب دراز آهنگ نالین زمین و بالین سنگ

در انتظار روزی خوش دل را صبور می بینم

تن کم توان و سر پردرد پایم ضعیف و دستم سرد

در سینه لیک غوغایی از عشق و شور می بینم

گر غول در شگفت از من پاس گذر گرفت از من

با چشم دل عزیزان را از راه دور می بینم

من کاج آهنین ریشه هرگز مبادم اندیشه

برخاک خود اگر موجی از مار و مور می بینم

طوفان چو در من آویزد ناکام و خسته بگریزد

از من هراس و پروایی در این شرور می بینم

هر جا خلافی افتاده است جای حضور فریاد است

من رمز کامیابی را در این حضور می بینم

هشتاد و اند من، با من گوید خروش بس کن زن

گویم خموش بودن را تنها به گور می بینم

Wednesday, May 12, 2010


بیانیه مادران عزادار در محکومیت اعدام های اخیر

چهارشنبه ۱۲ مهٔ ۲۰۱۰


متاسفانه با خبر شدیم که حکومت اسلامی پنج نفر از زندانیان سیاسی (شیرین علم‌هولی، فرزاد کمانگر، فرهاد وکیلی، علی حیدریان و مهدی اسلامیان) را که به اتهامات واهی و خارج از موازین قانونی و انسانی به اعدام محکوم کرده بود ، مظلومانه و حتا بدون اطلاع وکلا و خانواده هایشان اعدام کرده است .
گرچه ما و بسیاری از آزاد اندیشان و آزادی خواهان جهان بر این نکته اذعان داریم که هرشخصی هر گونه جرمی را مرتکب شده باشد نمی توان خارج از موازین انسانی ، قانون ، تمدن و عرف ، به محاکمه ی وی نشست و اعدام را که پایان دادن به زندگی انسانی به دست دیگر انسان هاست نوعی از کشتار و خونریزی می دانیم .اما سال هاست که حکومت اسلامی از راه های مختلفی دست به خشونت و اعدام و نسل کشی سیاسی زده و بر شمار مادران عزادار و خانواده های داغ دیده می افزاید. خانواده ها و مادران عزادرای که فرزندان شان هیچ جرمی مرتکب نشده اند جز این که آزادی و عدالت را فریاد زده اند و در برابر سانسور و اختناق قهرمانانه ایستاده اند و تن به ظلمی که بر آن ها و جامعه و میهن شان رفته نداده اند .
ما مادران عزادار نفس هر گونه اعدام و به خصوص اعدام های اخیر را محکوم کرده و خواهان توقف اعدام و آزادی زندانیان سیاسی دیگر می باشیم . همین طور از تمام نهادهای بین المللی خواهانیم که حکومت ایران را به حذف حکم اعدام و برچیدن چوبه های دار و جوخه های تیرباران اش ملزم نموده تا از این پس شاهد کشتار و خونریزی و اعدام در کشور ایران نباشیم .
در پایان ضمن ابراز تاسف شدید از این واقعه ی دردناک که صرفا یک اقدام سیاسی برای ایجاد رعب و وحشت می باشد ، به خانواده ها ومادران عزادار این پنج نفر تسلیت گفته و آرزوی محاکمه ی عاملان این جنایات را داریم ، همین طورخشونت طلبان رژیم را به نگرشی دوباره در مشی خونریزانه شان دعوت می کنیم که اگر نکنند مردم حتمن برای سرنوشت خودشان متمدنانه تصمیم خواهند گرفت . به امید روزی که امید و نشاط و شادی تمام میهن مان را فرگیرد.

مادران عزادار
اردیبهشت 89
0 نظرات
ا


بترسید از روزی که فرزندان ما شما را محاکمه کنند ! خدیجه مقدم

دلبب

چهارشنبه ۱۲ مهٔ ۲۰۱۰


دلم می خواهد همه مردم بدانند که شیرین علم هولی را که دیروز19 اردیبهشت 88 اعدام کردند ، بی گناه بود .هرچند اعدام فرزاد کمانگر و دیگر فرزندان ملت ، هم ، دردی جانکاه ،دردی وصف نشدنی در وجودم باقی گذاشته ، آن هم معلمی چون فرزاد که صمد بهرنگی زمانه خود بوده و در هفته معلم اعدامش کردند .
ولی شیرین را از نردیک شناخته بودمش . با هم ، هم سفره شدیم وهر روز در حیاط زندان ، همراه هم قدم زدیم ، درد دل کردیم ، بحث کردیم ، با هم آواز خواندیم ، خندیدم ، گریه کردیم ، و به هم امید دادیم که دنیا اینجور نمی ماند ، دنیا تغییر خواهد کرد زندگی ما هم تغییر خواهد کرد . روزی اگر ما هم نباشیم مردم ستمدیده ، طعم عدالت و برابری و آزادی را خواهند چشید .و من به شیرین می گفتم : من هم اگر آن روز را نبینم ، تو خواهی دید . تو جوانی و راهی طولانی در پیش داری و حتمن آزادی را خواهی دید . حالا من زنده ام وجان شیرین را گرفته اند . چه طور دلشان آمد دختری به پاکی برگ گل را اعدام کنند .چطور توانستند تناب دار را بر گردن بلورین آن سمبل عشق و مهربانی بیاندازند .چطور او را قربانی کردند تا قدری بیشتر در قدرت باشند . دو سال نگهش داشتند تا در شرایطی که احتیاج به زهر چشم گرفتن ازمردم دارند قربانی اش کنند .می دانم الان در بند نسوان اوین همه عزادار اند و از هم سوال می کنند چرا بعد از دو سال زجر او را کشتند ؟ اگر مجازاتش اعدام بود چرا دو سال نگهش داشتند .
دلم می خواهد مردمی که اخبار اعدام ضد انقلابیون را از رسانه های رسمی می شنوند با زندگی این دختر کمی آشنا شوند و از خود بپرسند ضد انقلاب کیست !؟ محارب چه کسی است !

هیچ قدرتی ماندنی نیست اگر بود به حکومت جمهوری اسلامی نمی رسید ، حکومت ها می آیند و می روند و زور گویان و ستمگران و قاتلان بشریت ، خود را در تاریخ به ثبت می رسانند واین تکرار تکرار است و عجبا که قدرتمندان درس نمی گیرند .

به اتهام دیدار نوروزی با مادر دکتر زهرا بنی یعقوب یکی دیگر از زنان بیگناهی که در زندان همدان کشته شده ، همراه دوستانم به صورتی غیر قانونی و غیر انسانی در ایام نوروز سال گذشته بازداشت و به زندان اوین منتقل شدیم . چه من و محبوبه کرمی عزیز که 15 روز تعطیلات نورزمان را در بند نسوان اوین گذراندیم و چه سایر دوستان که بعد از سه روز آزاد شدند همه و همه شیفته دختری کرد شدیم که با حجب و حیایی کردی به دیدن ما آمده بود . مهربانی از سر و صورت و بند بند انگشتان این دختر می بارید . روزهای بعد که با هم همصحبت شدیم فهمیدم که او هم مثل هزاران زن کرد دیگر قربانی جامعه سنتی مردسالار و فقر و تبعیض جنسیتی و قومیتی شده است ولی هرگز فکر نمی کردم او را اعدام کنند . کافی بود یک قاضی عادل به حرفهای او گوش دهد تا بفهمد که شیرین نباید اعدام شود فقر و تبعیض باید اعدام شود . شیرین مستحق یک زندگی سالم و شاد بود مثل میلونها نفر دیگر .
برای آقای جعفری دولت آبادی ، دادستان تهران که تحقیقی در مورد قتل های ناموسی در خوزستان کرده بود و از دختران بیگناه در حرف دفاع کرده بود ، نامه ای سرگشاده نوشتم که این دختر را در یابید اگر واقعن به گفته های خود اعتقاد دارید ملاقاتی با شیرین داشته باشید و تا دیر نشده از قتل سازمان یافته شیرین جلوگیری کنید ولی دریغ از ذره ای توجه .

شیرین خود خوب گفته بود ، او را گروگان گرفته بودند و می بینیم که چطور در زمانی حساب شده ، قربانی اش کردند .
شیرین آزارش به کسی نرسیده بود ، به کسی ظلم نکرده بود ، حق کسی را پایمال نکرده بود ، کسی را نکشته بود او به صورت غیر قانونی از مرز خارج شده بود که باید طبق قانون هزینه اش را می پرداخت . برخی از دختران کرد برای فرار از زندگی رقت بارشان و به اصطلاح ، برای تغییر زندگی شان به تهران فرار نمی کنند تا به جمع دختران خیابانی به پیوندند ، آنان به کردستان عراق فرار می کنند تا کنار کسانی که می خواهند شرایط زندگی کردها را تغییر دهند مبارزه کنند . چه راه آنان را قبول داشته باشیم و چه نداشته باشیم اینان فرزندان ما هستند . ما در برابر آنان مسئولیم که نگذاریم به مبارزات خشونت آمیز کشانده شوند .
شیرین در خانواده ای روستایی و فقیر با 13 فرزند زندگی و به عنوان دختر بزرگ خانواده ، از برادران و خواهران کوچکتر خود نگهداری می کرده و به جای مدرسه رفتن و درس خواندن و بازی کردن ، در جوانی ، پیر و خسته شده بود و در آستانه یک ازدواج اجباری قبیله ای ، با دختر همسایه به کردستان عراق فرار می کند . او جز خانه خودشان در روستا و جمع همشهری هایش در کردستان عراق و زندان جایی دیگر را ندیده بود و هیچ تجربه ای از یک زندگی ساده و سالم نداشت . او در شرایط سخت زندان ، کلاس های آموزشی و هنری مرکز فرهنگی بند نسوان را سریع پشت سر گذاشته و هنرمندی خلاق شده بود .او زندگی را دوست داشت و می خواست زندگی کند .
به آقای دادستان نوشتم که کشتن دختری که دو بار دست به خودکشی زده ، هنر نیست زندگی بخشیدن به او هنر است ولی کو، گوش شنوای درد مردم ؟
شیرین مرتکب عملی خلاف قانون شده بود، باید محاکمه ای عادلانه می شد . این قبول . ولی آیا شکنجه قانونی است که شیرین را ماهها در زندان اوین آقایان شکنجه کردند ؟ انگشتان پای شیرین بعد از دوسال هنوز سیاه سیاه بود و من نمی توانستم به آنها نگاه کنم . آیا تجاوز به دختران و پسران در زندان قانونی است ؟ آیاقبل از اجرای حکم اعدام ، خانواده محکوم و وکیل قانونی آنها نباید از اجرای حکم اطلاع داشته باشند ؟ آیا دروغ و تهدید وفریب قانونی است که ، نه تنها در بازپرسی و دادگاه و زندان بلکه ، مسئولان رده بالای حکومتی هم ، هر روز از صدای و سیمای غیر ملی به خورد مردم ، می دهند ؟

آیا این حکومت اسلامی است ؟ با این همه دروغ و دزدی و فساد و بیکاری و فقروتبعیض و نکبت و فلاکت و شکاف طبقاتی وحشتناک ؟ که هر کس با حکومت شما بجگند ؟ محارب شناخته شود ؟ محارب شمایید ! نه فرزندان ما ! بترسید از آن روزی که فرزندان ما شما را محاکمه و مجازات کنند

Monday, May 10, 2010


چهل و سومین هفته همبستگی با مادران عزادار ایران در شهر کلن / آلمان

نهم ماه مه 2010 برابر با 19 اردیبهشت 1389

طفلی به نام شادی، دیریست گمشده ست
با چشمهای روشنِ براق
با گیسویی بلند به بالای آرزو
هرکس از او نشانی دارد
ما را کند خبر
این هم نشان ما
یک سو خلیج فارس / سوی دگر خزر

شفیعی کدکنی


امروز عجب روزی بود . چه تلخی تندی داشت تلخ و تاریک ، دلسوخته وافسرده ، خشمگین و غران. در این تلخی آن چه که به ما نیرو می داد، عهدی بود که بسته بودیم ، ما به راهمان ادامه می دهیم تا دادخواهی و ازادی عزیزانمان.

صبح برای تظاهرات یکشنبه مان رفتیم . قرار داشتیم که بعد از تظاهرات،در سالگرد جوان و عزیز از دست رفته مان در شهرمان به مزارش برویم ، که خبر اعدام این پنج عزیز را شنیدیم ..خبر آنقدر دردناک بود که فقط می توانستیم سکوت کنیم و آرام گریه کنیم..

امروز در کلیسا برنامه خاصی بود و به همین جهت عده زیادی از مردم در رفت و آمد بودند ، به اضافه اینکه روز مادر بود و خانواده ها همراه بامادرانشان در گشت و گذار بودند. آنها نیز بسیار متاثر در مقابل ما می ایستادند و خبر میگرفتند و تسلی میدادند و می پرسیدند که از دست آنها برایمان چه بر می آید ؟
حتی کودکان ، با وجود بازگیریهای کودکانه در مقابل ما با حیرت می ایستادند و از همراهان خود پرسش می کردند.


یکی از همراهان همیشگی حامیان مادران عزادار که خود از بانیان این گروه در شهر کلن است، 7 سال است که جوان خود را از دست داده است، بعد از اکسیون ساعت 11 طبق قرار قبلی به مزار این جوان عزیز رفتیم.

شعر بالا را ، امروز بیش از همیشه حس کردیم، بویژه آن گاه که آن همراهمان که امروز روز تولدش بود ولی شادیش را گم کرده بود و با ما آمده بود و نمی توانست غمش را فرو بخورد و در خانه به شادی بنشیند چرا که شادی را گم کرده بود





شرکت گروه همبستگی با مادران عزادار در تظاهرات ایرانیان
در اعتراض به اعدام پنج زندانی



در ساعت 5 بعدازظهر با دیگر ایرانیان در میدانی در شهر جمع شدیم تا بار دیگر بر این جنایتی که امروز روی داده بود، فریاد اعتراض برآوریم. همراه شدیم و بعد از آن میدان در خیابان شهر به راه افتادیم. بر پلاکادرهایی که در دست مردم بود به آلمانی نوشته شده بود، جنایت: امروز جمهوری اسلامی در ایران 5 نفر را اعدام کرده است.

عکس های شیرین علم هولی، فرزاد کمانگر، فرهاد وکیلی، مهدی اسلامیان و علی حیدریان در دست ها بود. دردناک این بود که برخی پلاکاردهایی که برای تظاهرات 5 روز پیش تهیه شده بود و در آن عکس برخی از این عزیزان بود که نوشته شده بود خطر اعدام این بار اضافه شده بود: امروز صبح اعدام شد.

ما امروز خشممان را فریاد کردیم، به راهمان ادامه می دهیم تا عاملین این جنایت ها محاکمه شوند

تظاهرات در شهرهای کلن و برلین علیه اجرای احکام اعدام در ایران

رادیو دیوچه وله

صدها شهروند ایرانی ساکن دو شهر برلین و کلن با شنیدن خبر اعدام پنج نفر از دگراندیشان در ایران دست به تظاهرات زدند. خانم سارا دهکردی در شهر برلین طی اطلاعیه‌ای از ایرانیان خواست، علیه اعدام این دگراندیشان و نیز اعدام شهروندان افغانی ساکن ایران دست به تظاهرات بزنند. وی هشدار داد که جمهوری اسلامی در پی اعدام‌های جمعی دگراندیشان، همانند اعدام‌های سال ۱۳۶۷ است

سارا دهکردی، فرزند نوری دهکردی است که در ترور رستوران میکونوس در برلین در سپتامبر ۱۹۹۲، توسط عاملان جمهوری اسلامی به قتل رسید.

در شهر کلن نیز شماری از سازمان‌های سیاسی و نهادهای حقوق بشری در شامگاه روز یکشنبه در یکی از میدان‌های مرکزی شهر گرد هم آمدند. به گفته خبرنگار دویچه وله، شماری نهادهای حقوق بشری و سیاسی، ایرانیان و آلمان‌ها را به این تظاهرات فرا خوانده بودند. سخنرانی‌هایی به دو زبان از سوی تظاهرکنندگان ایرانی و آلمانی ایراد شد. شمار تظاهرکنندگان به حدود ۲۵۰ نفر می‌رسید.

یکی از سازمان‌دهندگان این تظاهرات، فعال حقوق بشر، بهرام بیگدلی است. وی که از اعضای جمعیت دفاع از زندانیان سیاسی ایران است، در مورد اهداف حکومت ایران از اعدام دگراندیشان، به دویچه وله گفت که این اعدام در آستانه سالگرد ۲۲ خرداد همانند اعدام‌های پیشین، فقط برای ایجاد رعب و وحشت در میان مردم است.

آقای بیگدلی ایرانیان خارج از کشور و رهبران آزادیخواه و جنبش سبز در ایران را به هشیاری فراخواند، زیرا به گفته‌ی او، این اعدام‌ها مقدمه‌ی اعدام‌های آینده است. وی از آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی خواست با قاطعیت هر چه تمام‌تر این اعدام‌ها را محکوم کنند.


کمیته دفاع از مبارزات مردم ایران در بلژیک نیز تمامی ایرانیان ساکن بلژیک را فراخواند تا روز دوشنبه (۱۰ مه / ۲۰ اردیبهشت) در برابر سفارت جمهوری اسلامی در اعتراض به اعدام‌ها در ایران تجمع کنند.

عکسها مربوط به تظاهرات کلن از بهنام وفاسرشت

Sunday, May 9, 2010

اگر که بیهده زیباست شب برای که زیباست شب برای چه زیباست شب

نهم ماه می روز جهانی مادر و
هدیه جمهوری اسلامی به مادران ایرانی




در سحرگاه امروز پنج تن از عزیزان در بند اعدام شدند
نهم ماه می 2010 برابر با 19 اردیبهشت 1389



مادر شیرین ، امروز از جمهوری اسلامی چه هدیه ای گرفتی؟ دخترت را در لباس قرمز آغوشته به خونش به جای پیراهن سفید عروسی؟
و شما مادران فرزاد ، علی ، فرهاد و مهدی ، به شما چه هدیه ای داده شد؟ پیکر سوراخ سوراخ شده غلطیده در خون جگر گوشه هایتان ؟
و این است استقلال ، آزادی ، به روایت جمهوری اسلامی

باش تا نفرين ِ دوزخ از تو چه سازد،
که مادران ِ سياه‌پوش
ــ داغداران ِ زيباترين فرزندان ِ آفتاب و باد ــ

هنوز از سجاده ها

سر بر نگرفته اند!

امروز در بسیاری از کشور ها "روز مادر" است و در ایران، مادران داغدار در پی یافتن جواب پرسش های خود هستند، چه کسی فرزندانشان را ربوده و آن ها را در کجا به بند کرده اند، چه کسی فرزندانشان را به خون کشیده اند و چه کسی به این کار امر داده است. هر روز به این سو و آن سو می روند تا جواب گیرند خسته و بی جواب باز می گردند تا روز دیگر کار خود پی گیرند. مادران داغدار در ایران شعله عشق را بر افروخته نگاه می دارند. آنها تا پاسخی بر چراهای خود نگیرند، آرام نمی گیرند. آنها که دیگر در روزهای مانند این روز نه تنها شاخه گلی از فرزندان خود نمی گیرند، بلکه فرزندان خود را نیز گم کرده اند، برآنند که این سختی و رنجی را که بر آنان رفته است را آشکار سازند و مقصران را به محاکمه کشند که همه حقایق آشکار گردد.

مادران داغدار را یاری کنیم و نگذاریم جنایات فراموش شود.


جمهوری اسلامی ایران سحرگاه روز یکشنبه پنج زندانی متهم به عضویت در «گروهک های ضد انقلاب» را در زندان اوین تهران اعدام کرد که چهار تن از آنان، از جمله فرزاد کمانگر، مرتبط با گروه پژاک معرفی شده‌اند. یک نفر از این افراد نیز متهم به مشارکت در انفجار حسینیه سیدالشهدای شیراز در سال ۸۷ است.

بر اساس گزارش‌های منتشره در رسانه‌های دولتی و نیمه‌دولتی ایران، سحرگاه روز یکشنبه حکم اعدام فرزاد کمانگر، علی حیدریان، فرهاد وکیلی، شیرین علم‌هولی و مهدی اسلامیان به اجرا درآمد