نامه سرگشاده سمیرا جمشیدی -همسر پیمان عارف- به کمیسیون اصل نود مجلس
۶ ماه از انتخابات و از بازداشت عزیزامان می گذرد. ۶ ماه از بازداشت همسرم پیمان عارف می گذرد!
پیمان عارف دانشجوی ستاره دار دانشگاه تهران که در آستانه دفاع از پایان نامه کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شد، حکم بازگشت به تحصیل دیوان عدالت اداری با امتناع رئیس وقت دانشگاه تهران و نامه وزارت علوم مبنی بر ادامه تحصیل در دانشگاه های خارج از تهران با عدم پذیرش آن دانشگاه ها مواجه گردید. پس از نا امیدی از ادامه تحصیل "پیمان"تصمیم به گذراندن خدمت سربازی گرفت .
پس از انتخابات روزی از مجلس تماسی داشتیم مبنی بر امکان ادامه تحصیل مجدد پیمان! اما متاسفانه این مساله با وقایع بعد از انتخابات و بازداشت پیمان مصادف شد.
"پیمان" در زمان بازداشت در پادگان محل خدمت در نیروی انتظامی رشت بود و تنها ۳ ماه تا اتمام این دوره باقی بود! پس از نزدیک ۳ ماه بازداشت موقت در انفرادی ، حکم ۱۸ ماه حبس پرونده قبلی وی به اجرا درآمد ! حال نیز در انتظار دادگاه پرونده جدید وی هستیم ، پرو نده ای که مربوط به دوره سربازی وی بوده ، زمانی که از تهران ، فضای سیاسی و حتی فضای دانشجویی به دور بوده و این بازداشت و پرونده سازی بیشتر پیشگیرانه در جهت ممانعت از هر گونه فعالیت یا اظهار نظری به نظر می رسد و در واقع مجازات قبل از وقوع جرم می باشد.
اکنون ۶ ماه از بازداشت پیمان می گذرد ! همسرم به همراه حدود ۱۰۰ تن از بازداشت شدگاه پس از انتخابات در زیر زمین بند ۳۵۰ در شرایطی بسیار نامطلوب نگهداری می شود که از حداقل حقوق و امکاناتی که زندانیان عادی برخوردارند محروم می باشند، در شرا یط نا مناسب بهداشتی و وجود انواع جانوران و حشرات موذی!
در شرایط خفقان امنیتی حتی در زندان و حتی به گفته خود ایشان در حیاط ده متر در ده متر و حتی دستشویی ها که با دوربین ها محصور گردیده ، هر گونه احساس امنیت روانی نیز از ایشان سلب گردیده ، و بسیاری از ایشان را تا مرز افسردگی کشاده است!
و حتی گفته میشود برخی از مجرمان عادی که در طبقه بالای بند کارگری ۳۵۰ نگهداری میشوند به توسط برخی مسئولین و یا در ازائ دریافت امتیازاتی علیه و جهت حمله ضرب و شتم زندانیان سیاسی که عموما بنا بر ویژگیهای شخصی و منزلت های اجتماعی چندان اهل درگیری حتی لفظی نیز نمیباشند ، تحریک می شوند.
۶ ماه از بازداشت پیمان می گذرد ، در حالی که من و همسرم از دو سال پیش تصمیم به ازدواج داشته و منتظر اتمام دوره سربازی وی بودیم ولی متاسفانه پس از بازداشت این امکان ازبین رفت ، و در این ۶ ماه بنده حتی از ملاقات با پیمان نیز محروم بوده ام ، به این جهت من ، مادر و همچنین وکیل ایشان در پیگیری های مکرر به دادستانی و دادگاه انقلاب خواستار برخورداری از مرخصی از زندان بودیم که با وجود موافقت دادستان ، اجرای این امر به موافقت وزارت اطلاعات وابسته گردید! استفاده از مرخصی ای که به ازای هردو ماه حبس به مدت ۱۰ روز حق هر زندانی می باشد ولی برای زندانی امنیتی حتی به مدت ۲۴ ساعت برای امر ازدواج نیز غیرممکن شد! و در نتیجه ما تصمیم به عقد غیابی گرفتیم و بالاخره هفته پیش این ازدواج صورت پذیرفت! حال با توجه به شرایط موجود ما همچنان خواستار برخورداری از این حق هستیم!
در شرایطی که با وجود دلتنگی های ۶ ماهه ، همسرم به دلیل وجود تنها یک تلفن برای ۱۰۰ نفر در بند ۳۵۰روزانه کمتر از ۵ دقیقه امکان مکالمه با من را دارد! در شرایطی که پیمان به دلیل عدم دسترسی به موقع به دندانپزشک یکی از دندان هایش را از دست داد!
در شرایطی که حتی اختیارات دادستان و قضات دادگاه انقلاب نیز محدود به مراجع دیگری می باشد!
ما همچنان به اجرای قانون امید وار بوده و چشم امید به نمایندگانمان در خانه ملت داریم!
سمیرا جمشیدی( همسر پیمان عارف )- ۲۵ آذر ۱۳۸۸
منبع خبر : تجددنامه
No comments:
Post a Comment