Saturday, January 16, 2010

پیام مادر فرزاد کمانگر

بر گرفته از سایت کمپین آزادی فرزاد کمانگر

نوشته شده توسط adminدر ۱۰:۵۵ ق.ظ – 10:55 ق.ظ - 

فرزاد کمانگر با سابقه دوازده سال تدریس در دبیرستان کار و دانش شهرستان کامیاران در جنوب استان کرمانشاه، عضو انجمن صنفی فرهنگیان و انجمن زیست محیطی ئاسک (آهو) بوده و با نام مستعار "سامند" در ماهنامه فرهنگی - آموزشی رویان که به اداره آموزش و پرورش کامیاران تعلق دارد قلم می زده است. او با چندین ان جی او مدنی در مناطق کرد نشین و در شهر کامیاران همکاری داشته است. وی از گزارشگران سازمان حقوق بشر در کردستان بوده است

مادر فرزاد به همۀ مادران و خواهرانی که عزیزانشان را از دست داده اند و به مادرانی که عزیزانشان مثل وی گرفتار این بلا شده و در زندان هستند پیام میدهد که خودمان برای این عزیزانمان کاری بکنیم 

بعد ادامه می دهد: تمام جوانانی که اعدام شدند و دارند اعدام می شوند و یا آنهایی که هم اکنون در زندانها هستند همه برادران و خواهران من و فرزندان من هستند همچنانکه فرزاد فقط فرزند من نیست. من بارها این را اعلام کرده ام او فرزند همۀ مردم است. انسانها با هم فرق ندارند چه فارس، چه کرُد، چه عرب یا ترک همه انسان هستند و آزادی و حرمت می خواهند، ولی با چه کسی باید صحبت کرد، کجا، چگونه ؟


وی می گوید پیام من به مادرانی که مثل من هستند این است: خواهران خوبم و دختران عزیزم، هر کجا هستیم با هر ایده و فکر و مرامی، باید دست در دست هم بگذاریم، از همدیگر خبر داشته باشیم و متحدانه اعتراض کنیم. یکپارچه بلند شویم مگر چکارمان می کنند، اعدام؟ بله. بگذار اعدام شویم تا دیگر مرگ این جوانان را نبینیم. مادران عزیز تو را بخدا همه با هم دست در دست هم نهیم تا عزیزانمان را آزاد کنیم. من می دانم این آقایان همین حالا همۀ حرفهای مرا گوش میدهند، اما بگذار این حرفها را بشنوند. بگذار مرا اعدام کنند. من خودم، خودم را آتش می زنم. مگر اینها نمی دانند که سرنوشت شاه چه شد، مگرعاقبت صدام حسین را ندیدند. پس نگذارند که به این روز برسند


مگر این جوانان چه می خواهند غیر از آزادی. فرزاد چه گناهی دارد غیر از آزادیخواهی. الان چهار سال است که در زندان به سر می برد. این اواخر وکیلش چند بار خواسته که پرونده اش را نگاه کند به او گفته اند که پرونده اش گم شده است. وکیلش بخاطر مسئله فرزاد و دهها فرزاد دیگر سکته کرده و در بیمارستان بستری است


ما که دستمان به جایی بند نیست، اما از شماها، از سازمان حقوق بشر، از احزاب و سازمانهای انسان دوست، و انسانهایی که برای حرمت بشر مبارزه می کنند خواهش می کنم، وضع خیلی خطر ناک است هر روزه دارند جوانان را به دار می کشند. هر کسی هر چه از دستش بر می آید کوتاهی نکند، نگذارید که این جوانان دسته دسته اعدام شوند. شما از ظرف من وکیل هستید این پیام مرا در همه جای دنیا پخش کنید


این پیام مادر فرزاد کمانگر است. پیامش شجاعانه و صریح و روشن است. به فراخوانش گوش دهید. روی صحبت من همه مردم شریف و آزادیخواه در هر کجا که هستند و بویژه مردم شریف کامیاران هستند که قبل از اینکه دیر شود به یاری مادر فرزاد و عزیزان در بندمان بشتابید. آنها را تنها نگذارید. دست به تجمع بزنید، راهپیمائی کنید و مطمئن باشید که عده زیادی به شما خواهند پیوست. نباید اجازه دهیم که فرزاد و دیگر زندانیان را اعدام کنند. بلند شوید و بگوئید اعدام فرزاد و سایرین باید فورا لغو شود، فرزاد و کلیه زندانیان سیاسی باید آزاد شوند

نشست خانواده های زندانیان محکوم به اعدام در سنندج برگزار شد

گزارش دومین نشست خانواده زندانیان سیاسی محکوم به اعدام در سنندج / تصویری

خبرگزاری هرانا - حقوق ملی: تعدادی از خانواده های زندانیان محکوم به اعدام نشست هایی را با موضوع مخالفت با حکم اعدام و درخواست آزادی فرزندان خود آغاز کرده اند 


به گزارش کمیته کردستان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، تنی از خانواده های زندانیان سیاسی کرد محکوم به اعدام در حرکتی غیرسیاسی با برگزاری نشست هایی ضمن محکوم کردن حکم اعدام در تمامیت آن، به بیان موارد حقوقی نقض شده در پرونده فرزندان خود و نهایتاً درخواست آزادی آنان پرداختند. خانواده ها در این نشست ها به ناعادلانه بودن و غیرحقوقی بودن روند منتهی به صدور حکم اعدام برای فرزندان خود اشاره کردند و همچنین از تداوم اعدام زندانیان سیاسی در کردستان که با اعدام دو زندانی در طی هفته های اخیر وارد مراحل جدیدی شده است ابراز نگرانی کردند


جلسه اول این نشست مورخ 23 دیماه در شهر کامیاران و جلسه دوم آن روز گذشته مورخ 24 دیماه در شهر سنندج برگزار شد. در این نشست که به دلیل فضای امنیتی کردستان و تهدید مستمر خانواده ها به صورت غیر عمومی و فقط با حضور خانواده های زندانیان برگزار شده بود، مادران و بستگان با آوردن تصاویر فرزندان محکوم به اعدام خود یاد آنان را گرامی داشتند


خانواده های مورد اشاره در اقدامی نمادین با استفاده از تصاویر زندانیان محکوم به اعدام در سایر نقاط کشور و همچنین تصاویری از جان باختگان وقایع اخیر به اعلام همبستگی و اتحاد با سایر خانواده های زندانیان سیاسی محکوم به اعدام و همینطور جان باختگان وقایع اخیر پرداختند


مادران زندانیان محکوم به اعدام حاضر در نشست ضمن اعلام تصمیم خود بر تداوم و گسترش فعالیتهای خود از اعلام آمادگی خود برای سفر به تهران جهت پیگیری وضعیت فرزندان خود و همبستگی با سایر زندانیان محکوم به اعدام در اولین زمان ممکن سخن گفتند


در پایان نشست دوم، مادران و خانواده های مورد اشاره با عزیمت به بهشت محمدیه (گورستان سنندج) در مراسم سالگرد ابراهیم لطف الهی (دانشجوی جان باخته در بازداشتگاه اطلاعات سنندج) شرکت کردند


لازم به یادآوری است در حال حاضر بیش از چهل زندانی سیاسی محکوم به اعدام در سراسر کشور وجود دارد که اسامی 37 تن از آنان به قرار ذیل است 


- علی صارمی، ایوب پرکار، احمد کریمی، محمدرضا علی زمانی، ناصر عبدالحسینی، رضا خادمی، آرش رحمانی پور


- عبدالرحمان ناروئی، عابد گهرام زهی، عبدالحمید ریگی، عبدالجلیل ریگی، ناصر شه بخش، محمود ریگی


- علی ساعدی، ولید نیسی، ماحد فرادی پور، دعیر مهاوی، ماهر مهاوی، احمد ساعدی، یوسف لفته پور

-
زینب جلالیان، حبیب الله‌ لطیفی، شیرکو معارفی، فرهاد وکیلی، فرزاد کمانگر، علی حیدریان، حسین خضری، رشید آخکندی، محمد امین آگوشی، احمد پولاد خانی، سید سامی حسینی، سید جمال محمدی، رستم ارکیا، مصطفی سلیمی، انور رستمی، حسن ‌تالعی و ایرج محمدی




گزارشاتی از نشست های مورد اشاره در پی می آید

Thursday, January 14, 2010

اینجا زنان بودند كه به مردان درس مقاومت وایستادگی میدادند


مردان بسیار پرشورهمسرانشان را در آغوش میگرفتند بنظر میرسید تازه متوجه حضور همسرانشان شده بودند وآنان را شادابتر وپرانرژی تر میدیدند اینجا زنان بودند كه به مردان درس مقاومت وایستادگی میدادند .
چهار شنبه ۲۳ دی ۱۳۸۸ - ۱۳ ژانويه ۲۰۱۰


غروب سه شنبه است بر بالای بلندی ایستاده ام بر لبه آن هر لحظه بیم آن میرودكه بلغزم وبه پایین بیفتم دلم میخواهد چشمهایم را ببندم ودستهایم را بگشایم و با صدای بلند آزادی را فریاد بزنم حتی اگر زیر پایم فرو ریزد ومرا به اعماق زمین فرو برد.پشت سر زندان اوین…..      ساعت 5 بعد از ظهر است وما در انتظار آزادی مادران عزادار كه در پارك لاله دستگیر شده اند چند تن از خانواده ها حضور دارند ومشغول گفتگو با یكد یگرمردان جور دیگری شده اند از آن تعصب خاص ایرانی خبری نیست با افتخار از همسرانشان صحبت میكنند كسی اعتراض نمیكنند كسی گلایه نمیكند همسرانشان زندانی اند وآنها چقدر راحت با این مسئله كنار آمده اند.
از این همه رشد فكری وآزاد اندیشی خوشحالم حضور نوه هایی جوان نظر مرا به خود جلب كرد آنها یكبار شاهد آزادی مادر بزرگ 75 ساله شان بودند همان كه دژخیمان بی رحمانه در پارك لاله او را مورد حمله قرار داد ند وبه پایش آسیب رساندند واین بار برای آزادی مادرشان به اوین آمده بودند. اینجا باید به سه نسل افتخار كرد كه همه برای یك هدف مشترك در كنار هم قرار گرفتند.
ساعت به كندی میگذشت وهوا سردتر میشد وهیچ امكاناتی نبود بعضی خانواده های بازداشتی روز عاشورا نیز در كنار ما بودند تا شاید از فرزندانشان خبری بگیرنند

بالاخره انتظار به سر رسید ومادران یكی یكی بیرون آمدند وبا استقبال بی نظیر خانواده ها ودوستانشان قرار گرفتند همه همدیگر را در آغوش میگرفتند چقدر محبتها بیشتر فاصله ها كمتر شده بود . مردان بسیار پرشورهمسرانشان را در آغوش میگرفتند بنظر میرسید تازه متوجه حضور همسرانشان شده بودند وآنان را شادابتر وپرانرژی تر میدیدند اینجا زنان بودند كه به مردان درس مقاومت وایستادگی میدادند 

حضور مادران عزادار در زندان نیز شور وهیجان آفرید صدای سرود خواندن انان همه جا را فرا گرفت زندانیان با خود میگفتند:اینان كیستند كه اینچنین پرشور میخوانند كه اینچنین نترسند كه مادرند وآمده اند تا به فرزندان زندانی شان امید دهند وبگویند طاقت بیاورید چیزی از راه نمانده ما میرسیم

آری مادران آزاد شدند با اراده ای از پیش قوی تر انان پیمان بستند كه راهشان را همچنان ادامه دهند تا پیروزی برای همین هدف دستها را به علامت پیروزی بالا برده وفریاد سردادندزندانی سیاسی آزاد باید گردد هرجا فرزندی در بند است مادری نیز آنجاست پس مادران بپاخیزید كه فرزندانتان در گوشه كنار این آب وخاك همه در بندند همه در خاك همه در خون غلطیده اند

یکی از حامیان مادران عزادار

انتشار:فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران

Wednesday, January 13, 2010

مبستگی با "مادران عزادار ایران" در ایتالیا

ما جمعی از زنان ایرانی مقیم ایتالیا همبستگی خود را با مادران عزادار ایران اعلام می کنیم و از گرد همائی هر شنبه آنان در پارکهای تهران در سکوت برای رساندن صدای حق طلبیشان به گوش جهانیان از صمیم قلب حمایت می کنیم و تا آزادی تمام زندانیان سیاسی و اجرای عدالت و آزادی در کشورمان با مادران عزادار همگام هستیم
وبلاگ مادران عزادار ایران برای بار دوم فیلتر شد 

شبکه بین المللی حامیان مادران عزا دارشکل گرفت

همه مادران آزاد شدند

سارا مقدم


گزارش چهارشنبه ۲۳ دى ۱۳۸۸


همه زنانی که به نام گروه "مادران عزادار" خوانده می شوند و روز شنبه در پارک لاله دستگیر شده بودند، روز گذشته آزاد شدند. یکی از مادرانی که آزادی دوستانش را در مراجع قانونی پی گیری می کرد، در این باره به روز گفت: "اولین زنانی که آزاد شدند، دو مادر بالای 70 سال بودند که یکی در در گیری ها پایش شکسته بود و دیگری ناراحتی قلبی داشت. بعد از روز یک شنبه برای 14 نفر قرار کفالت گذاشته شد که گفتند کفیل نداریم و ازاد شدند. دو شنبه شب هم دو نفر، و بالاخره امشب 12 نفر با قرار کفالت، به علت طی شدن مراحل اداری، دیرتر آزاد شدند 


وی در باره نحوه آزاد شدن این زنان از زندان اوین می گوید : فقط همین را بگویم که جلوی در زندان اوین غوغایی بود. خانواده ها شیرینی و چای پخش می کردند و همه یکصدا فریاد می زدند "زندانی سیاسی آزاد باید گردد". این مادر که خود نیز از شرکت کنندگان مراسم روزهای شنبه است، می گوید: "همه انرژی گرفتیم. بعد از چهار روز نفس گیر دویدن به دنبال پرونده ها و پاسکاری از دادگاه به زندان همه مادران امروز با انرژی فوق العاده ای به خانواده هایشان برگشتند 


وی با اشاره به مصمم تر شدن مادران عزادار برای زنده نگه داشتن خواسته های فرزندانشان می گوید: "بسیاری از ما تا پیش از این چند روز همدیگر را نمی شناختیم. اما این اتفاق و دستگیری و بی حرمتی ها ما را در عزم مان برای پی گیری خواسته هایمان که مهمترینش پاسخگویی و معرفی و مجازات کشندگان و شکنجه گران فرزندان ماست، مصمم کرده است 


گفتنی است که در پی تشکیل این گروه خودجوش مردمی، بسیاری از فعالان زن در کشورهای مختلف، به حمایت از آنها برخاسته و شبکه بین المللی حمایت از مادران عزادار را براه انداخته اند که از جمله آنها می توان به گروه های حامی در کلن (آلمان)، فرانکفورت (آلمان)، تورنتو (کانادا)، لس آنجلس (امریکا)، هامبورگ (آلمان)، لندن (انگلیس)، سانفرانسیسکو(امریکا)، ساندیگو (امریکا)، فلنسبورگ (آلمان)، رم (ایتالیا)، استکهلم (سوئد)، وین (اطریش)، بروکسل (بلژیک)، برلین (آلمان)، آتلانتا ( آمریکا )  و نیز شهرهای دیگری که داوطلبانه به این جمع پیوسته اند اشاره کرد 


یکی از مادران آزاد شده شب پیش، نامه سرگشاده ای به فرزند خود نوشته است که بخشی از آن در اختیار سایت روز قرار گرفت. در این نامه آمده است: دلم می خواست شب آزادی در سرمای جلوی زندان اوین بودی وادای احترام مردم به مادرت را می دیدی  


می خواهم بدانی که مادرت زخم انواع رنج ها را در سینه دارد، از برای زن بودن، مادر بودن، عاشق بودن و باکی نیست ازرنج های این دوران.


  می خواهم بدانی که مادرت مصمم تر از پیش به پیمانی که با شهیدان راه آزادی وتو دختر و پسر اسیر در بند دشمنان آزادی بسته همچنان وفادار است و تا برقرای عدالت از پای نخواهد نشست 


از تو می خواهم، نارحتی، خشم، کینه، غصه و حس انتقامجویی ات را کنار بگذاری وسراسر اندیشه شوی و با قدرت عشق به مردم عشق به وطن عشق به عدالت عشق به پاکی به سوی روشنایی ها امیدوارانه به حرکت خود ادامه دهی 


متن کامل نامه این مادر در وبلاگ "مادران عزادار" درج می شود 
تقدیم به مادر شهید سهراب اعرابي



اداره پست دولتی فرانسه برای یادبود شهید سهراب اعرابی تمبر چاپ کرد

شهیدان راه آزادی در تمام دنیا آبرو و احترام دارند . آنها نمایندگان واقعی فرهنگی ملت بزرگ ایران در جهان هستند و آبرویی که از ایران و ایرانی در دنیا توسط دولت احمدی نژاد زایل شده بود به ایران برگرداندند
سخنان مادر علیرضا فیروزی

فرزندم نگران نباش ، مادرت مصمم تر شده !

 

فرزندم نگران من نباش که مثل تو در خیابان کتک خوردم ، بازداشت شدم و در بازداشتگاه از سرما تا صبح لرزیدم .

ناراحت نباش که به مادرت بی احترامی کردند و آنچه لایق خودشان بود نثارم کردند .

غمگین نشو که پایم  را شکستند و به این زودی ها جوش نمیخورد .

خشمگین نشو که مادری جوان را  هنگام عبوراز خیابان امیرآباد همان جایی که ندا را کشتند ، دو نفر غول پیکر زمین اش زدند تا دستگیرش کنند .

غصه نخور که آب را هم از ما دریغ کردند ، فشار خونم بالا رفت وبیهوش شدم و به بیمارستان منتقل ام کردند.

ایکاش می دیدی در بیمارستان کنار سایر مادران چه کردیم .

ایکاش می دیدی  چطور مادران تو  زندانبان را عاصی کرده بودند ،قاضی را مورد سوال قرار داده و به زندانیان عادی درس عشق و  مقاومت می دادند .

ایکاش می دیدی چطور مادری رهگذر که سر در گریبان مشکلات زندگی خود ، دستگیر شده بود ابراز خوشحالی می کرد که کنار ماست حتی در زندان .

دلم می خواست کنار دوستان ام در مقابل بازداشتگاه وزرا بودی که مقابل دوربین فیلم برداری ماموران امنیتی شعار" مادران مادران آزاد باید گردند" سر می دادند و ما داخل زندان از خوشحالی یکدیگر را در آغوش گرفته بودیم . 

دلم می خواست شب آزادی در سرمای جلوی زندان اوین بودی وادای احترام مردم به مادرت را می دیدی !

می خواهم بدانی که مادرت زخم انواع رنج ها را در سینه  دارد ، از برای زن بودن ، مادر بودن ،عاشق بودن  و باکی نیست ازرنج های  این دوران .

  می خواهم بدانی که مادرت مصمم تر از پیش به پیمانی که با شهیدان راه آزادی وتو دختر و پسر  اسیر در  بند دشمنان آزادی  بسته همچنان  وفادار است و تا برقرای عدالت از پای نخواهد نشست .

 از تو  می خواهم ، نارحتی ، خشم ، کینه ، غصه و حس انتقامجویی ات را کنار بگذاری وسراسر اندیشه شوی و با قدرت عشق به مردم عشق به وطن عشق به عدالت عشق به پاکی به سوی روشنایی ها امیدوارانه به حرکت خود ادامه دهی .

تا برقرای عدالت و آزادی و برابری راهی طولانی در پیش است صبور باش و استوار فرزندم !

 

گزارشی از بازداشت و آزادی مادران عزادار (پارک لاله )                  

 

                                   وبلاگ مادران عزادار  تمامی مادران عزادار آزاد شدند.

 سی و یک نفر از مادرانی که روز شنبه 19 دی ماه 1388 در خیابان امیرآباد تهران قبل از  تجمع هفتگی خود ، بازداشت شده بودند ، شب گذشته بعد از 72 ساعت آزاد شدند .

ماموران امنیتی و لباس شخصی ، شنبه  ها داخل و حوالی پارک لاله در کمین مادران هستند  تا  خواسته های مادران به فراموشی سپرده شود  و دشمنان مردم بدون هیچ مزاحمتی به قلع و قمع بیشتر بپردازند . 

 مادران که با ضرب و شتم و بی حرمتی و خشونت های زیادی دستگیر شده بودند 9 نفر از آنان  به بیمارستان منتقل شدند. یک مادر بزرگ 75  ساله به نام تاج الملوک ایزدی، پایش شکسته و بقیه در اثر فشار عصبی و روحی وارد بر آنان ابتدا به بیمارستان فیروز آبادی منتقل شدند ولی در آنجا بیماران و همراهان بیماران وقتی از جریان بازداشت توسط مادران مطلع می شوند فضای بیمارستان متشنج شده و ماموران هر 9 نفر را مخفیانه از دری دیگر غیر از در اصلی ، به بیمارستان سجاد منتقل می کنند . 7 نفر درمان سرپایی می شوند وبه بازداشتگاه وزرا اعزام می شوند و  2 نفر دیگر تا ساعت 3 نیمه شب در بیمارستان مانده و پس از عکسبرداری و با یقین اینکه پای خانم ایزدی شکسته و باید گچ گرفته شود ، توسط ماموران به بازداشتگاه وزرا منتقل می شوند .

روز یکشنبه در حالی که سایر مادران و خانواده های بازداشتی ها مقابل بازداشتگاه تجمع کرده و خواهان آزادی مادران بودند و  شعار های" مادران مادران آزاد باید باشند"  سر می دادند ، بازداشتی ها را با یک دستگاه اتوبوس به دادگاه انقلاب منتقل می کنند ، مردم اتوبوس را اسکورت و خود را به خیابان معلم می رسانند تا هنگام پیاده شدن عزیزان ، از وضعیت آنان با خبر شوند .

بعد از چند ساعت دو نفر از مادران با گواهی پزشکی آزاد می شوند و پس از چند ساعت دیگر اتوبوس با اسکورت دو ماشین پلیس با حالتی رعب آور که گویی عده ای تروریست را جابجا می کنند از مقابل چشمان حیرت زده خانواده ها به سرعت عبور می کنند .

خانواده ها سرگردان از اینکه مادران  به کجا منتقل خواهند شد ، عده ای به سمت اوین و تعدادی در مقابل بازداشتگاه وزرا تجمع می کنند .در نهایت اطلاع داده می شود اتوبوس وارد زندان اوین شده است .و سپس اطلاع داده می شود که 14 نفر از مادران در پلیس امنیت بدون کفالت آزاد شده اند و 16نفر به اوین منتقل شده اند که با کفالت آزاد خواهند شد. خانواده ها از روز دوشنبه در تکاپوی سپردن کفالت بودند و موفق شدند دو نفر را دوشنبه شب و بقیه را سه  شنبه شب آزاد کنند .

تا در میان استقبال کنندگان به آغوش مردم و خانواده هایشان بازگردند .

 استقبال کنندگان مادران ، فضای مقابل زندان اوین را تغییر داده بودند و  با آرزوی فرو ریختن دیوار های زندان های عقیدتی از مردم با  چای و شیرینی پذیرایی می کردند و در پایان با شعار زندان سیاسی آزاد باید گردد و با نشان دادن علامت پیروزی ساعت 10 شب سه شنبه در حالی که مردم برای آنان درود می فرستادند  متفرق شدند .

Tuesday, January 12, 2010

گفت‌وگو با نسرین ستوده و آسیه امینی از فعالان حقوق زنان: «به هرکسی که بتوانند دست‌بند می‌زنند»


چهار شنبه 9 دی 1388


رادیو زمانه (مریم محمدی)- در حالی که فعالان زن در ایران همیشه آماج فشارهای امنیتی و دستگیری و بازداشت بوده‏اند، پس از حوادث روز عاشورا، دستگیری آنان در سطح بسیار گسترده و متنوعی صورت گرفته است؛ از زنان فعال در عرصه‏های سیاسی، اجتماعی، حقوق بشری گرفته تا زنان روزنامه‏نگار و «مادران صلح» و «مادران عزا». برای بررسی این پدیده با خانم آسیه‏ امینی، روزنامه‏‌نگار و فعال حقوق زنان و هم‏چنین خانم نسرین ستوده، حقوق‏دان و وکیل دادگستری، گفت‏وگوهایی انجام داده‏ام.


خانم ستوده این وضعیت را عمومی‏تر تحلیل می‏کنند


در نظر داشته باشید که کلیه‏ی بازداشت‏های صورت‏ گرفته غیرقانونی است و به همین دلیلی که دانشجویان یا فعالان جنبش اجتماعی و یا فعالان جامعه‏ی مدنی ایران به طور غیرقانونی بازداشت می‏شوند، زنان هم به عنوان یکی از اقشار فعال این جامعه که مطالبات مدنی خود را دنبال می‏کنند، مورد این هجمه قرار گرفته‏اند


خانم ستوده، شما مستقیما در جریان هیچ‏یک از دستگیری‏هایی که از خانم‏ها یا دیگران صورت گرفته، هستید؟


شب گذشته از ساعت ۱۱ شب تا ۳ صبح ماموران در منزل خانم منصوره شجاعی بودند. ساعت سه و نیم صبح پسر ایشان به من اطلاع داد که مادرش را برده‏اند. تهدیدی هم نسبت به دیگران در منزل ایشان شده بود که آن‏ها نیز بازداشت می‏شوند


هم‏چنین در همان ساعات منزل آقای مرتضی کاظمیان مورد بازرسی قرار گرفت و سپس خود ایشان بازداشت شد


در مورد خانم منصوره شجاعی، شما یا خانواده‏ی ایشان فرصت کرده‏اید که اقدامی بکنید؟


چون دیشب خانم شجاعی را برده‏اند، در مراجعه‏ای که خانواده امروز داشته، هیچ پاسخی به آن‏ها داده نشده است. البته من به اتفاق خانواده‏ی ایشان در روزهای آتی مجددا برای پی‏گیری موضوع به دادگاه انقلاب خواهیم رفت. چون علی‏القاعده الان تمام نهادهای قضایی و امنیتی مسئول پاسخ‏گویی به این قضیه و بازداشت‏های شب‏های اخیر هستند


به هرحال فکر می‏کنم، این فشار و هجوم غیرقانونی علیه زنان، در کل جنبش قابل بررسی باشد و این که کل جنبش‏های اجتماعی مختلف مورد هجوم و اذیت و آزار غیرقانونی قرار گرفته‏اند


با توجه به این که زمینه ظاهرا سیاسی است، به نظر شما چرا فعالین عرصه‏های اجتماعی تا این حد زیر فشار قرار گرفته‏اند؟


در ارتباط با این که چرا اصولا گروه‏های فعال مدنی در این ابعاد گسترده بازداشت می‏شوند، توجه همه را به یک نکته جلب می‏کنم و آن این که اگر آغاز جنبش سال ۱۳۵۷ جرقه‏ای مذهبی بود، این بار جرقه‏ی جنبش را یک مطالبه‏ی مدنی و یک خاستگاه اجتماعی که انتخابات باشد زده است.


بنابراین بسیار طبیعی است که در جنبشی که پای‏گاه اصلی آن مطالبات اجتماعی و سیاسی است، تمام گروه‏های اجتماعی فعال مورد هجوم قرار می‏گیرند


یکی از گروه‏هایی که طی سال‏های اخیر مداوما درگیر مسائل اجتماعی بوده است، فعالان جنبش زنان بودند و خانم منصوره‏ شجاعی یکی از برجسته‏ترین چهره‏های این جنبش بود که انتظار می‏رفت مورد این هجوم قرار بگیرد. ضمن این که تمام این بازداشت‏ها به طور غیرقانونی صورت گرفته و تشریفات قضایی نیز رعایت نشده است


به عنوان یک حقوق‏دان انتظار دارید که این دستگیری‏ها کی متوقف شود یا در چه مسیری قرار بگیرد؟


متاسفم این را بگویم؛ اما دیدگاه مسئولین ما این است که اگر این امکان را داشته باشند که تمام ملت ایران را در یک زندان بزرگ نگاه‏داری کنند، این کار را می‏کنند


من برای ادعای خودم نمونه‏ی عینی دارم؛ در جلسه‏ی دادگاه خانم عاطفه‏ نبوی که در شعبه‏ی ۱۲ دادگاه انقلاب اسلامی صورت گرفت، در اعتراض به بازداشت و تعقیب کیفری موکل‏ام، اعلام کردم که در راه‏پیمایی ۲۵ خرداد چهار میلیون نفر از مردم تهران شرکت کرده‏ بودند. قاضی در پاسخ من گفت: «اگر ۴۰ میلیون نفر هم شرکت کرده بودند، ما آن‏ها را تحت تعقیب قرار می‏دادیم».


تصور چنین دیدگاهی بر این است که با ساختن یک زندان بزرگ در ایران، می‏تواند کنترل اوضاع را در دست بگیرد. با چنین برخوردی از جانب مسئولین و با چنین افقی، شما و همکاران‏تان چقدر امیدوار هستید که پی‏گیری‏های‏ شما در مورد موکلین‏تان موفقیت‏آمیز باشد؟


من به چند جهت امیدوارم؛ مهم‏ترین جهت آن این است که صرف‏نظر از تمام مطالبات جامعه‏ی مدنی ایران مبنی بر اصلاح قوانینی که مکررا حقوق مردم را زیرپا می‏گذارد، یادمان باشد که قبل از اصلاح قانون، ما اصرار به اجرای همین قانون مورد انتقاد داریم. بنابراین در وهله‏ی اول، تمام مقاومت ما متوجه آن است که دولت‏مردان را وادار به اجرای همین قانون بکنیم


فکر می‏کنم وقتی موکلان من برای دفاع از حقوق خودشان این‏گونه مقاومت و پایداری نشان می‏دهند، طبیعی است که وکلا قطعا این وظیفه‏ی قانونی خود را انجام خواهند داد. خانم آسیه امینی با توجه به فعالیت‏های اجتماعی شما در حوزه‏های مختلف زنان، ممکن است در ارتباط با دستگیری برخی زنان منتسب به «مادران صلح» و «مادران عزا» توضیحاتی بدهيد؟


مادران صلح و مادران عزا دو جمعیت جدا از هم هستند. مادران صلح گروهی از زنان داوطلب بودند که از دو سال و اندی پیش تصمیم گرفتند در ارتباط با موضوعاتی که به گونه‏های مختلف به صلح مربوط می‏شود، فعالیت داشته باشند


مادران عزا، گروهی داوطلب خودانگیخته بودند که پس از انتخابات شکل گرفت و به صورت کاملا خودجوش تصمیم گرفتند که به جای خانواده‏هایی که قربانی داده‏اند، اما اجازه‏ی بیان شرایط‏شان را ندارند و اجازه‏ی برگزاری مراسمی برای از دست‏داده‏های خود را ندارند، این اعتراض را عمومی و علنی کنند. این گروه از همه‏ی مردم هم دعوت کرد که به آن‏ها بپیوندند


مادران عزا، ‏ظاهرا فقط از مادرانی که فرزندان‏شان را از دست داده‏اند تشکیل نشده است. همین‏طور است؟


بله، مادران عزا گروهی خودانگیخته بود. تصمیم‏گیری به تشکیل این گروه صرفا به خاطر این بود که تعدادی از فعالان زن نمی‏خواستند اتفاقات دهه‏ی ۶۰ تکرار شود؛ این که خانواده‏ها فرزندانشان قربانی شوند، در واقع قربانی بدهند، اما حتی اجازه‏ی صحبت کردن، اجازه‏ی عزاداری و سوگورای برای عزیزان‏شان نداشته باشند


ضمن این که ما فکر می‏کردیم در آن شرایط سوگواری خود نوعی اعتراض است. وقتی شما اجازه‏ی سوگواری ندارید، سوگواری می‏تواند زبان اعتراض بشود. زبان اعتراضی که از نظر ما مشروعیت نیز داشت. فکر می‏کردیم دست‏کم آن‏قدر انصاف یا آن‏قدر مماشات می‏کنند که در برابر عزاداری خانواده‏ها واکنش‏های تند نشان ندهند


امروز گروهی که مادران عزادار را تشکیل داده، مورد حمله است؟


امروز هسته‏های اولیه‏ی تصمیم‏گیری برای چنین گروه‏هایی دیگر وجود ندارد. این مردم هستند که همه چیز را پیش می‏برند. کسی ماجراها را سازماندهی نمی‏کند. اتفاقی که قرار بود در یک پارک بیفتد، خیلی زود به پارک‏های دیگر، به شهرهای دیگر و حتی به کشورهای دیگر سرایت کرد و تبدیل به موضوعی جهانی شد


الان در همه‏ی کشورها، مردم شنبه‏ها جمع می‏شوند، عزاداری می‏کنند و عزاداری را به عنوان مراسم آیینی اعتراضی به حاکمیت ایران دنبال می‏کنند و نه به عنوان صرفا سوگواری برای فرزندان از دست رفته‏ی خود


دستگیری‏های صورت گرفته ظاهرا شامل هر دو گروه شده است


این که خانم دکتر نوشین عبادی که عضو هیچ‏کدام از این گروه‏ها نبوده دستگیر شده است ‏ و یا خانم منصوره‏ی شجاعی، فعال حقوق زنان، فعال در مدرسه‏ی فمینیستی و از فعالان کمپین یک میلیون امضا دستگیر شده است نشان دهنده‏ی آن است که دستگیری‏ها دیگر ربطی به گروه‏ها ندارد. فکر می‏کنم، حکومت ایران دارد به این نتیجه می‏رسد که به هرکسی که می‏تواند دست‏بند بزند


به این ترتیب، شما مساله‏ی دستگیری‏های وسیع از جامعه‏ی زنان را به فعالیت‏های آنان در هر زمینه‏ای مرتبط می‏دانید؟ حتی اگر در رابطه با مسائل اخیر پس از انتخابات نیز نباشد؟


بله دقیقا. اتفاقا حکومت ایران خیلی دیر متوجه شد که چقدر مسائل زنان مهم است و الان نیز با بدترین شیوه‏ی ممکن دارد با آن مواجه می‏شود. البته بماند که در چند سال گذشته فعالان زن یکی از پرهزینه‏ترین گروه‏هایی بودند که در ایران فعالیت می‏کردند که خود نشان‏دهنده‏ی تاثیرگذاری جنبش زنان است



ولی دستگیری فعالان زن مربوط به گروه‏های خاص نمی‏شود، حکومت ایران دارد با هر کسی که می‏داند ممکن است در میان مردم تاثیرگذار باشد و حرف و دعوت‏شان به ادامه‏ی اعتراض، ممکن است بازتاب مثبت داشته باشد، مقابله می‏کند و آن‏ها را دستگیر می‏کند


مادران عزا، مادران صلح، فعالان کمپین، فعالان دیگر حوزه‏های زنان و همین‏طور روزنامه‏نگاران از این گروه‏ها هستند


همه‏ی این‏ها نشان می‏دهد که حکومت ایران گروه خاصی را در نظر نگرفته است. بلکه برخورد آن‏ها بیشتر مانند آدم مستی است که وسط یک میدان گرزی به دست گرفته و می‏چرخد. این چرخش ممکن است به هرکسی اصابت کند. هرکسی که در تیررس او است و شجاعت آن را دارد که هنوز وسط میدان مانده باشد


یک پیروزی
 
آزادی مادران عزادار و حامیان آنها را که 72 ساعت را در بند گزراندند و مورد ضرب و شتم و اهانت قرار گرفتند  به همه دوستان و یاران  تبریک می گوئیم .  این خود یک پیروزیست . در برابر این زنان ، این مادران  داغدار راسخ و مقاوم سر تعظیم فرود می آوریم و رویشان را میبوسیم


تمامی مادران عزادار آزاد شدند



مادران عزاداری که در جریان اجتماع هفتگی خود در روز شنبه ی گذشته دستگیر شده بودند، بعد از هفتاد و دو ساعت آزاد شدند ...


اخبار روز: www.akhbar-rooz.com
سه‌شنبه ۲۲ دی ۱٣٨٨ - ۱۲ ژانويه ۲۰۱۰


اخبار روز: مادران عزاداری که در جریان اجتماع هفتگی خود در روز شنبه ی گذشته دستگیر شده بودند، بعد از هفتاد و دو ساعت آزاد شدند

به گزارش فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، تمامی بازداشت شدگان عصر روز سه شنبه آزاد شده اند.
بنابر این گزارش مادران بازداشت شده در جریان ۷۲ ساعت اسارت مورد ضرب و شتم و اهانت قرار گرفتند، در سلولهای بسیار کوچک و شرایط بهداشتی غیرانسانی قرار داشتند

مادران در تمامی مدت بازداشت در مقابل گفته‍ی زندانبانان: که همه‍ی آنها آزاد می شوند بجزء یک نفر که در بازداشت باقی خواهد ماند، مقاومت کرده و به سرکوبگران خاطر نشان کردند یا همه ی آن ها آزاد خواهند شد یا همه در زندان خواهند ماند.
تعداد زیادی از خانواده های بازداشت شدگان و مادران عزادار و حامیان آنها در مقابل زندان اوین از زنان آزاد شده استقبال کردند. در هنگام آزادی آن ها شعار «زندانی سیاسی آزاد باید گردد» در برابر زندان اوین طنین انداز بود.
این گزارش می افزاید: مادران عزادار از اوین آزاد شدند ولی ده ها دختر و زن جوان هنوز در سلول های انفرادی و عمومی اوین در بند هستند

The Remaining ‘Mourning Mothers’ Released on Bail


After four days of detainment for 33 ‘Mourning Mothers’ who were arrested in Laleh Park on Saturday, the remaining group of 12 were released on bail at 10:00 pm on January 12.

They were all in excellent spirits and were comprised of all ages. The youngest was 45 years old and the oldest was 78.

When the judge in the Revolutionary Court set his eyes on these mothers, he got mad at the officer for the case and said: “What kind of a judgment can I issue for a group who are as old as my mother and grandmother?” The officer replied: “Trouble-makers are trouble-makers. It has nothing to do with age.”

Iran’s security police has confiscated their mobile phones, with a promise of returning them after 10 days when the investigation is complete.

Mothers who were returning from Evin prison described the spirits of the mothers at Evin as excellent and they said that they are only worried because their families are behind walls waiting.

Ordinary prisoners who were released the night before were saying that they have a great relationship with protest prisoners and they help each other out.

Iranians are in high spirits right now. The Mourning Mothers and their friends and relatives were all holding hands and raising their arms while chanting, “Political prisoners must be freed.”

The Mourning Mothers thanked those who had gathered in front of the prison for expressing their support without fears of retribution by the government and were risking arrests.

Families of political prisoners expect all Tehran’s compatriots to not leave them alone behind the walls of Evin prison and to go to Evin prison any night they can.

Translation: Tour Irani
خبری بسیار خوش 

سلام مادران عزیز


امشب بقیه مادران بازداشتی هم آزاد شدند . جای همه خالی تا از روحیه بسیار خوب آنان نیرو بگیرند .فضای جلوی اوین را تغییر دادند مادران و خانواده های آنان . از همه با چای و شیرینی پذیرایی کردند و با شعار زندانی سیاسی آزاد باید گردد ، همه را دچار حیرت کرده بودند . حتما گزارش های مفصلی در وبلاگ خواهد آمد فعلا خواستیم اعضا گروه زودتر مطلع شوند 

 پایدار باشید- وبلاگ مادران عزادار تهران
Amnesty: Iran's 'Mourning Mothers' must be released 
11 January 2010

Amnesty International has urged the Iranian authorities to release a group of women who were beaten and arrested during a peaceful vigil in Tehran at the weekend.

The 33 women, members of a group known as the 'Mourning Mothers', were seized during their weekly meeting in Laleh Park, Tehran on Saturday, according to media reports. Several of the women were beaten and 10 were taken to hospital.

The 'Mourning Mothers' are women whose children have been killed, disappeared or detained in post-election violence in Iran since last June, and their supporters. All 33 women are now being held in Vozara Detention Centre, Tehran.

"Women who are grieving for children killed by security personnel should be able to count on support from the state to uncover the truth about what happened and to ensure redress for them, not face arbitrary detention and beatings," said Hassiba Hadj Sahraoui, Deputy Director of Amnesty International's Middle East and North Africa Programme.



http://www.amnesty.org/en/news-and-updates/news/irans-mourning-mothers-must-be-released-20100111


"These women should be released immediately and unconditionally and an investigation launched into their treatment."

According to the Internationa Campaign for Human Rights in Iran, on Sunday, protesters gathered and chanted outside the Vozara detention centre in support of the detained women, which led to traffic nearby being blocked.

Security forces reportedly attacked the crowd and violently dispersed it. Two people who were in a passing car taking pictures of the protest were arrested and taken inside the detention centre.

The 'Mourning Mothers' meet in silence for an hour each Saturday near the place and time of the killing of protester Neda Agha-Soltan, whose death was shown in footage circulated around the world in July.

Nine of the women are believed to suffer from illnesses, increasing the concern for their well-being.

"We are seriously concerned about the health of these detained activists and hold the Iranian authorities responsible for their well-being," said Hassiba Hadj Sahraoui.

This is not the first time that members of the group have been arrested. Up to 29 were arrested on 5 December, although all were released by 7 December.

با سلامی گرم به هموطنان عزیز از حامیان مادران عزادار ایران در هامبورگ 


مادران ایرانی همراه با سایر هموطنان مقیم هامبورگ در روز شنبه نهم ژانویه برابر با نوزدهم دیماه، باری دیگر طبق قرار هفتگی خود جمع شدند تا همبستگی خود را با مادران صلح و عزادار ایران اعلام نمایند


در ضمن در اینروز نیز به اتفاق دانشجویان گروه ۲۲ خرداد که درهامبورگ فعالیت دارند ،به قانون پس فرستادن متقاضیان پناهندگی ایرانی به ایران ، پس از رد شدن در دادگاههای آلمان ، اعتراض شد
نامه ای از فرزاد کمانگر؛ دیگر تنها کفش‌هایم مرا به این خاک پیوند نمی‌دهد


نباید فراموش کنم؛ در این دیار واژه‌ها گاهی به سرعت برق و باد به زبان آوردن‌شان «جرم» می‌شود و گناهی نابخشودنی. لغزش قلم بر سفیدی کاغذ می‌تواند موجب «تشویش اذهان» شود و تعقیب به دنبال داشته باشد و به زبان آوردن اندیشه و افکار می‌تواند «تبلیغ» به حساب آید.


همدردی می‌تواند «تبانی» باشد و اعتراض موجب «براندازی» شود. کلمات بار حقوقی دارند پس باید مواظب بود.


نباید فراموش کنم که به چشمانم بیاموزم که هر چه را می‌بیند باور نکند، زبان همه چیز را بازگو نکند، آنچه هر شب می‌شنوم فریاد نیست، موج نیست، طوفان نیست، صدای خس و خاشاک است! که خواب از چشم شهر ربوده.


نباید فراموش کنم که در شهر خبری از خط فقر و اعتراض و گرانی و بیکاری و بیداد و گرسنگی و نابرابری و ظلم و جور و دروغ و بی اخلاقی نیست. اینها واژه‌های دشمنان است.


اما این روزها زیر پوست این شهر خبرهایی است که به شاعر واژه، به کارگردان سوژه، به نویسنده قلم، به پیر جسارت، به جوان امید و به ناامید حرکت می‌بخشد، این روزها گویا قلب جهان در این شهر می‌تپد، گویا گرینویچ دنیا تهران شده، تا مردم این شهر نخوابند خبری از خواب نیست و تا بیدار نشوند نیم کره ما رنگ روز به خود نمی‌بیند.


این روزها نیازی نیست برای سرودن یک شعر دور دنیا راه بیفتی تا ببینی کجا قلبت به درد می‌آید یا کجا تراوش قلم به فریادت می‌رسد، برای گرفتن یک عکس دیگر نیازی به سرک کشیدن به فلان نقطه بحران زده دنیا نیست، برای خواندن یک آواز یا ساختن یک آهنگ نیاز به لمس درد و رنج مردم فلسطین و عراق و افغانستان نیست، نت و ضرب آهنگت را می‌توانی با ضربان قلب مادران نگران این شهر هماهنگ کنی، صدای سنج و طبل آن را همراه با فرود آمدن «چوب الف» بر سر و گرده این مردم هم وزن کنی.


این روزها هوای تموز ناجوانمرده خزانی شده، حکایت بیابان کردن جنگل است، می‌توان همه چیز را دید حتا اگر «تلویزیون کور باشد»، می‌توان همه چیز را شنید حتا اگر «رادیو هم کر باشد»، می‌توان ناخوانده‌ها و نانوشته‌ها را از لای سطور سیاه روزنامه فهمید حتا اگر «روزنامه هم لال شده باشد»، می‌توان همه چیز را لمس و درک کرد حتا اگر پیرامونت را دیوارهایی به بلندا و ضخامت اوین فرا گرفته باشد.


این روزها دیگر تنها در کوچه پس کوچه‌های شهرمان پرسه نمی‌زنم. دلم در میدان هفت تیر و انقلاب و جمهوری می‌تپد، در دستم شاخه گلی است تا به مادران داغدار این شهر نثار کنم.


این روزها فقط تنهایی ابراهیم در بازداشتگاه سنندج بر دلم سنگینی نمی‌کند، دیگر برادران و خواهرانم تنها در زندان‌های سنندج و مهاباد و کرمانشاه نیستند، ده‌ها خواهر و برادر دربند دارم که با شنیدن فریادشان اشکم سرازیر می‌شود و با دیدن قیافه‌های رنجورشان و لباس‌های پاره‌شان بغض گلویم را می‌گیرد و بر خودم می‌بالم برای داشتن چنین خواهران و برادرانی.


دیگر این شهر برایم آن شهر غریب و دلگیر با ساختمان‌های بلند و پر از دود و دم نیست، این روزها این شهر پر از ندا و سهراب شده، انگار پس از سال‌ها «پپوله آزادی»¹ در آسمان این شهر به پرواز درآمده و با مردم این شهر برای ترنمش هم آواز شده است.



فرزاد کمانگر


زندان اوین – چهاردهم آذرماه 1388

Monday, January 11, 2010

سخنان پروین مخترع، مادر کوهیار گودرزی در مورد فرزند در بندش



پسرم، پرواز را به خاطر بسپار، پرنده مردنی است


دیدار اعضای کمیته ی گزارشگران حقوق بشر با پروین مخترع، مادر کوهیار گودرزی



کمیته گزارشگران حقوق بشر- کوهیار گودرزی، از افراد فعال و شناخته شده در زمینه لغو مجازات اعدام، به خصوص اعدام نوجوانان است. وی تلاشهای بسیاری را در زمینه اخذ رضایت از اولیا دم مقتولین برای جلوگیری از اعدام نوجوانان انجام داده است و با اطلاعرسانی و فرهنگ سازی در این زمینه سعی در کاهش آمار اعدام در ایران داشته است


وی در آبانماه با فشار نیروهای امنیتی از دانشگاه صنعتی شریف اخراج شد. او در رشته مهندسی هوافضا در این دانشگاه مشغول به تحصیل بود. از سوابق این روزنامهنگار و فعال حقوق بشر میتوان به عضویت در انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف، دبیر سابق کمیته گزارشگران حقوق بشر، از برنامهسازان رادیو زمانه، عضو کمیته حقوق بشر سازمان ادوار تحکیم وحدت و عضویت در دفتر تحکیم وحدت طیف علامه اشاره نمود



اعضای کمیته گزارشگران حقوق بشر طی دیداری با مادر این عضو برجسته کمیته، پای درد دلها و نگرانی های او برای تنها فرزندش نشستند



پروین مخترع، مادر کوهیار گودرزی در این دیدار گفت: " تنها فرزندم را طوری بزرگ کردم که در سن 6 سالگی شطرنج باز بوده، در مدرسه ی تیزهوشان تحصیل کرده، سردبیرنشریه ی مدرسه اش بوده، در سن 16 سالگی مدرک روزنامه نگاری گرفته و با رتبه ی 400 در دانشگاه صنعتی شریف قبول شده است، اما در جامعه ای که روی به سفیه پروری می آورد و به شایسته سالاری بهایی نمی دهد فرزندم محروم از تحصیل شد و الان هم در بند 209 است. خیلی ها باید بپذیرند که فرزندان ما دیگر حاضر نیستند هر حرف دیکته شده ای را تکرار کنند. کوچ این همه نخبه وفارغ التحصیلان بهترین دانشگاه های ایران گواه این حرف من است



متأسفم که خبر دستگیری تنها پسرم را باید از رادیو فردا بشنوم؛ البته از رسانه های ما پنهان کردن این قسم خبرها چندان هم بعید نیست؛ وقتی از همین رسانه ها می شنویم که مردم بی دلیل خودکشی می کنند یا خودشان را از بالای پل پرتاب می کنند



سهراب سپهری این ابر انسان دوستدار محیط زیست وصلح می گوید: ما در این سرزمین روشنفکران بدی داریم، اما مادران خوبی داریم. من دست تمام مادران رنج دیده که گرفتار ستمی جان کاه شده اند را می بوسم و تصور نمی کنم کوهیار در انفرادی تنها زندگی می کند، وقتی فرزندانمان را از ما می گیرند،وقتی هر انسانی به شکلی در اندوه غوطه ور است ، با زندان فرقی ندارد. این روزها همه ی مردم در زندان اند و کوهیار من تنها نیست



جرم تنها فرزندم، انسان دوستی، آزادی خواهی وآزاد اندیشی است."





An interview with Parvin Mokhtareh,
Kouhyar Goudarzi’s mother.


Committee of Human Rights Reporters: Kouhyar Goudarzi is one of the leading activists in the opposition movements against death penalty in Iran, in particular that of juvenile offenders. He has made significant efforts in acquiring forgiveness for juvenile offenders, from the family of the slain, whom otherwise would have faced execution based on Sharia Law. Furthermore by raising public awareness on such issue, he has attempted to reduce the rate of such executions in Iran
In November due to pressures from the Iranian government security forces, he was expelled from the Sanati Sharif University, where he was enrolled in aerospace engineering program. Also a human rights activist and semi-professional journalist, Kouhyar, had been a member of the Islamic association of the Sharif University; the former editor of the Committee of Human Rights Reporters (CHRR); one of the producers of Zamane radio and a member of the human rights committee of Advar Tahkim Vahdat organization.


In a meeting with Parvin Mokhtareh, Kouhyar’s mother and also a members of the CHRR, she expressed grave concerns over her child’s captivity at block 209 of Evin Prison (1). Parvin Mokhtareh said:


“I have brought up my only child be a chess player at the age of six, attend gifted schools, become the editor of his school’s newspaper, gain his journalism degree by the age of sixteen and to achieve four hundredth place in the national post-secondary admission test (Konkoor). In a society where foolishness is nurtured over wisdom, it’s not a surprise that my son is being expelled from school and taken to prison. However, people should know that our children are no longer willing to blindly abide with what is dictated to them. It makes me sad that I have to hear news of only child’s arrest from Farda radio (2). Although it’s no surprise for our (State) media, where people’s suicide is referred to as an “unreasonable acts”, to hide news of such nature.”


“The grand poet Sohrab Sepehri, who was a man in love with humanity, peace and nature says: In this land though our intellect is undesirable, our mothers are the opposite. I bow to my knees in front of mothers who are going through hardships and I am sure that Kouhyar is not alone in his cell. In a country where our children are snatched away from us and everyone is dealing with an inflicted sorrow, such life of suffering is no different than that experienced by our prisoners.”


“The fault of my only son was his love for humanity, liberty and emancipated thinking.”

همدردی حامیان "مادران عزدار ایران" در لندن

برف ارام سپید درهمدردی حامیان "مادران عزدار ایران" در لندن




شنبه نهم ژانویه


سرمای منهای ۲۰درجه است زمین سراسر یخ بسته است. می گویند: سرما و یخبندانی چنین در سی سال گذشته در لندن سابقه نداشته، دوستی با نگرانی می گوید در این هوا یخ زده فکر می کنی کسی هم بیاید


ما دونفر هستیم !. با دلگرمی به حضورمادران دور ابنمای پارک لاله به میدان ترافلگار می رسیم همه به سختی راه می روند.در میدان سبزی شال دوستی از دور دلگرممان می کند که علیرغم سرما مردم خواهند امد . آمدند


به دلگرمی مادران داغدار آمده بودند..مادران داغدار همان ساعت (ساعت ۴بعد اطهر) دور اب نما پارک رسیدند. ده ها پلیس در ایران رسما مانع نشستن مادران در پارک شدند


کم کمک مردم با علاقه اطراف در ناشنال ارت گالری جمع میشوند .دوستان انگلیسی دوستداران جنبش سبز ایران با علاقه پلاکارت های حمایت از مادران را در دست دارند


هنوزچندی نگذشته، پلیسی جلومی اید می گوییم "اجازه پلیس داریم"، یادداشت می کند می رود چند پلیس دورمان رااحاطه مان می کند می گوید عکس ها را جمع کنید لحنش به نظر دوستانه نمی رسد،. می گوید چرا اجازه پلیس را کتبنا نیاورده ایم ؟تا کنون هیچگاه نخواسته بودند .بنظر بهانه می اید. پلیس زن قانع مان می کند به میدان دیگری که نزدیک همانجاست برویم چانه زنی بی فایده است ،به ناچار می رویم و تا ساعت پایانی در لستر اسکوئیر می ایستیم .برف سپید ارام بر زمین می نشیند. می دانیم :"در ایران سی نفر از مادران به خانه نرسیده اند و موقع سوار شدن به ون مورد آزار و اذیت قرار گرفتند. یکی از مادران که ۷۵ سال سن دارد به بیمارستان منتقل شده است.".ما امده ایم تا همصدائی خود را با این مادران داغدار و به خواست های برحق شان (آزادی فرزندان از زندانها - دستگیری و مجازات قاتلین و مسببین جنایات اخیر) اعلام کنیم. و انعکاس صدای ان ها باشیم



لندن نهم ژانویه ۲۰۱۰

عصر نو

http://asre-nou.net/php/view.php?objnr=7708






اخبار روز

http://www.akhbar-rooz.com/news.jsp?essayId=26407


به مادر 75 ساله هم رحم نکردند

سارا مقدم

سایت روز
20 دی ماه 1388

سی نفر از مادران عزادار روز گذشته در حالی که تازه پا به پارک لاله نهاده بودند دستگیر شدند و به بازداشتگاه وزرا انتقال یافتند. برخی از اعضای دیگر این گروه با انتشار بیانه ای خواستار آزادی فوری دوستانشان شده اند مادران عزادار، که گروه مستقل زنانه ای در حمایت از مادران فرزند از دست داده در حوادث اخیر هستند، دیروز طبق قرار هفتگی خود در روزهای شنبه، قصد داشتند در پارک لاله جمع شوند، غافل از اینکه پیش از آنها نیروهای امنیتی و انتظامی در این پارک در کمین نشسته بودند تا مانع ورود و جمع شدن آنها شونداین سخنان خانم ز. یکی از زنان حاضر درپارک لاله تهران است که به روزمی گوید: "معمولا مادران، بعد از ساعت 5 دور آبنمای پارک لاله جمع می شوندولی روز قبل بعد از ساعت 4 تعداد زیادی از نیروهای انتظامی و امنیتی در پارک حضور یافته بودند تا اجازه ندهند زنان وارد پارک شود. کسانی هم که وارد می شدند، اجازه نشستن نداشتند.

با خشونت آنها را به سمت خروج می بردند. برخورد آنها بسیار توهین آمیز بوداین مادر عزادار تعداد مادران حاضر در پارک را ده ها نفر می خواند و می گوید: "بسیاری از ما مجبور شدیم که از خروجی های امن تر فرار کنیم. اما تعداد آنها خیلی زیاد بود. همه جا بودند
 

من تا زمانی که در حوالی بلوار کشاورز بودم از آمار دستگیرشدگان باخبر نبودم اما در راه برگشت به خانه متوجه شدم که سی نفر بازداشت شده انددر بیانیه ای که به همین مناسبت در ساعات پایانی شب گذشته توسط گروه مادران عزادار منتشر شد، آمده است: "طنین سکوت مادران هر روز رساتر می شود و نابخردان بی سیاست و ضد امنیت و خشونت طلب، فریادهای سکوت مادران را بر نمی تابند. شنبه ای نیست که نیروهای پلیس، نیروهای امنیتی و بسیج و لباس شخصی در پارک لاله به صورت آماده باش حضور نداشته باشند، تا مبادا تعدادی از مادران عزادار و داغداربا حق طلبی مسالمت آمیز خود امنیت ملی را به خطر بیاندازنداین بیانیه درباره دستگیری مادران عزادار می گوید: "باز هم شنبه 19 دی ماه 1388 سی نفر از مادران در پارک لاله حتی قبل از اینکه تجمعی صورت گیرد و در تجمع شرکت کرده باشند با نیرنگ های گوناگون دستگیر شده و به بازداشتگاه موقت وزرا منتقل شده اند


ما این عمل غیر قانونی و غیر انسانی را محکوم کرده و خواستار آزادی هر چه سریع تر دوستان خود هستیم در بخش دیگری از این بیانیه خطاب به حکومت ایران آمده است: "برای پایان دادن به تجمع مادران به خواسته های آنان توجه کنید و کلیه زندانیان عقیدتی را آزاد و آمران و عاملان کشتارهای مردم بیگناه و بی دفاع، را در دادگاهی عادلانه وعلنی محاکمه کنیدهمچنین شب گذشته کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران با انتشار بیانیه ای دستگیری مادران عزا را محکوم کرد. در این بیانیه از قول هادی قائمی سخنگوی این کمپین آمده است: "در هیچ فرهنگی چنین برخوردی با مادران پذیرفتنی نیست چه برسد توسط مدعیان اخلاق با مادرانی که فرزندانشان را به ناحق از دست داده اند
 

جمهوری اسلامی ایران باید بداند که پدیده مادران عزادار و حامیان آنها جز با پاسخگویی مناسب به خواسته های آنها به سامان نخواهد رسیددر این خبر همچنین به آزار و اذیت مادران در حین دستگیری و انتقال یک مادر 75 ساله به بیمارستان اشاره شده استگروه مادران عزادار در ایران پس از برخوردهای پر خشونت حکومت ایران با معترضان انتخابات اخیر تشکیل شد. این گروه در بیانیه های خود اعلام کرده است که انگیزه تشکیل شدنش این بوده که اجازه ندهد سکوت سالهای دهه شصت در برابر قربانی شدن فرزندان ایران و سرکوب خانواده هایی که داغدار فرزندانشان بودند تکرار شود

ارسال شده توسط madarane azadarدر ۲۱:۴۷ 0 نظرات پيوندهای مربوط به اين پيام