در روز اول فروردین / 21 مارس 2010سفره هفت سین مان را هم پهن کردیم. روبروی کلیسای دم. در شهر کلن. در سفره هفت سیم مان عکس ندا و سهراب هم بود. ندا و سهراب امسال بر سر سفره هفت سین خانواده خود نبودند. اما ندا و سهراب و کیانوش و احسان و اشکان و ... بر سفره هفت سبن هزاران خانواده ایرانی بودند. یادشان گرامی. بر سفره هفت سین مان عکس زبنب جلالیان هم بود که به او حکم مرگ دادند. ما زندگی را می خواهیم برای زینب و برای تمام کسان دیگر که به جرم آزادی خواهی در زندانند. .
هوا ابری بود و گاه باران ریزی می بارید. به خاطر این سفره مان را زیر سقف کلیسا کشیدیم. خودمان هم در پناه آن سقف ماندیم. ولی این امر کشیش کلیسا را خوش نیامد. می گفت این محوطه ماست و نباید در آن خبری باشد. کلیسای کاتولیک لابد آرامش می خواهد. فقط 10 دقیقه به پایان آکسیون ما مانده بود گفتیم که باشد 10 دقیقه دیگر آرامشتان را دارید. همکارش زا اورد و پس از 5 دقیفه بجث حاضر شد که 5 دقیقه دیگر را تحمل کند. . .
هوا ابری بود و گاه باران ریزی می بارید. به خاطر این سفره مان را زیر سقف کلیسا کشیدیم. خودمان هم در پناه آن سقف ماندیم. ولی این امر کشیش کلیسا را خوش نیامد. می گفت این محوطه ماست و نباید در آن خبری باشد. کلیسای کاتولیک لابد آرامش می خواهد. فقط 10 دقیقه به پایان آکسیون ما مانده بود گفتیم که باشد 10 دقیقه دیگر آرامشتان را دارید. همکارش زا اورد و پس از 5 دقیفه بجث حاضر شد که 5 دقیقه دیگر را تحمل کند. . .
No comments:
Post a Comment